این مقاله براساس مطالعات حاصل ازطرح پژوهشی «بررسی وتدوین چارچوب راهنمای برنامه درسی» و تجارب کاربردی نگارنده درحوزه برنامه ریزی درسی تهیه شده است . هدف آن بررسی چالشهای موجود در به کارگیری رویکرد
کاهش تمرکز بوده است . تمرکز و عدم تمرکزپدیده ای کاملاً واقعی است که درتمام نظام ها به صورت آشکار وپنهان خودنمایی و تأثیرگذاری دارد . نتایج تحقیقات و پیوستار تمرکز و عدم تمرکز نشان میدهدکه هیچ سازمانی صرفاً در حالت تمرکز و عدم تمرکز قرار ندارد . بنابراین در این نوشته طرح » بکارگیری رویکرد
کاهش تمرکز « پیشنهاد شده و چالش های پیش روی نظام برنامه ریزی درسی مورد بررسی قرارگرفته ومفروضات وراهکارکارهایی نیزارایه شده است . برای به کارگیری رویکرد کاهش تمرکزب اید وضعیت برنامه ریزی درسی درحوزة طراحی، الگوهای برنامهریزی، عناصر و مؤلفههای برنامه، مهندسی برنامه، عناصر نظری برنامه ریزی درسی تبیین وروشن شود . نتایج این بررسی و تحلیل نشان می دهد که درطراحی برنامه باید الگویی ترکیبی ازمنابع اطلاعاتی سه گانه تنظیم گردد و
عناصر برنامه با در نظر گرفتن اصل انعطاف انتخاب شود . خاستگاه برنامه باید درحد فاصل بین عام و خاص باشد، دامنة مشارکت گروه های دخیل در برنامه ریزی درسی تا مجریان و مدیران گسترش پیدا کند و انعطاف برنامه تا حدی باشد که معلم را در فرایند آموزش فعال کرده و امکان دخل و تصرف را برای استان ها و مناطق محلی فراهم کند