تدوین الگوی نظری ارزیابی رفتار اقتصادی صنعت پیله ابریشم ایران در چارچوب بازارهای مرتبط abstract
صنعت ابریشم در ایران یکی از قطبهای مهم تولیدی محسوب می شود که صنایع نساجی وابستگی خاصی بدان دارد . وجود نیروی کار فصلی، موا د اولیه داخلی، پتانسیلهای موجود منطقه ای و شرایط مساعد آب و هوایی این صنعت را از مزیت ویژه ای برخوردار نموده است . به گونه ای که امروزه بعنوان منبع درآمدی مهمی برای روستاییان تلقی می شود . ساختار این صنعت به گونه ای است که از یک سو با مؤسسات تولید نوغان وا بسته بوده و از سوی دیگر بر پتانسیل های روستا در این عرصه تکیه داشته و نهایتاً آنکه با صنایع کوچک دستی و صنایع نساجی و
نوغانداری ارتباط می یابد . چنین ویژگی این صنعت را به گونه ای تحت تأثیر قرار می دهد که بروز هر گونه شوک اقتصادی یا غیراقتصادی می تواند کل سا ختار صنعت را متأثر ساخته، زمینه های بهبود و یا رکود صنعت را در برداشته باشد . به بیان دیگر ساختار صنعت مانند جریان به هم پیوسته ای است که تفکیک بخشهای مختلف آن می تواند کارایی سیستم را تغییر داده و بر محصول نهایی و جنبه های درآمد زایی و اشتغال آن اثر گذارد . در این مقاله با استفاده از رهیافت تعمیم یافته الگوی فلوید، چارچوبی نظری بمنظور ارزیابی رفتار اقتصادی
صنعت پیله ابریشم و
بازارهای مرتبط آن ارائه می گردد . این الگو به گونه ای طراحی گردیده است تا صنعت
نوغانداری و صنایع تبدیل و فرآوری پیله ابریشم را در قالب فرم ماتریس های مرکب و الگوهای جبری ادغام نماید . بطوریکه وضعیت انحصار کامل در بازار تولید تخم نوغان به عنوان نهاده اصلی
صنعت پیله ابریشم و رقابتی بودن سایر عوامل و ستانده ها را بصورت الگویی کلّی و سیستمی مدنظر قرار داده است . بدیهی است در صورت داشتن مقادیر پارامترها و ضرایب فنّی، این الگو امکان شبیه سازی آثار و پیامدهای مداخله در هر بازار، زیرصنعت و شوکهای سیاستی مختلف را به سیاستگزاران و برنامه ریزان فراهم می نماید .