در پی افزایش جمعیت جهانی و رشد شهرنشینی، توجه به چگونگی طراحی، برنامه ریزی و مدیریت مناظر در راستای حفظ و گسترش مناظر پایدار به یکی از مهم ترین دغدغه های صاحبنظران این حوزه تبدیل شده است. از آنجایی کهه اصهوو و مبانی منظر دائما به طور کم و بیش بی نظمانه ای درحاو تغییر است پس مفهوم
منظر پایدار می تواند به عنوان هدفی آرمانی در نظر گرفته شود.
منظر پایدار نزدیکترین تداخل حوزه اندیشیدگی و عملکردی با مولفه های مرب و به پایداری، پدیده ای پویاست که از بهم پیوستن و کنار هم قرار گرفتن منظر فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و طبیعی ایجاد شده که این تعامل در راستای تقویت هریک از عوامل یاد شده است. میدان نقش جهان اصفهان یکی از شاخص ترین میدانهای جهانو بهترین مظهر
معماری منظر ایرانی است. این میدان عرصه ای فعاو برای حضور مردم و مرکز شهری پویا در بردارنده مجموعه ها، فضاها و تاسیسات دینی و شهری گوناگون است که از بهترین فضاهای شهری سنتی ایران به شمار می رود ، پس شاید بتوان معیارهای
پایداری منظر را در آن جستجو کرد. هدف از این تحقیق شناخت اصول
پایداری به طهر کلی و تأثیر آنها در
معماری منظر به طور خاص میباشد که نهایتا وجود این عوامل در میدان نقش جههان اصفهان مورد بررسی قرار می گیرد. رویکرد پژوهش حاضر رویکردی توصیفی – تحلیلی است که از پیشینه منابع موجود در مطالعهات کتابخانه ای و اسنادی در زمینه
پایداری و
معماری منظر بهره برده است. روش تحقیق میدانی بوده و جامعه آمهاری مورد بررسیشامل میادین دوره صفویه است که از میان آنها میدان نقش جهان اصفهان به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است. این مقاله با تحلیل مفهوم
پایداری منظر و شناخت ابعاد اجتماعی، اقتصادی و بوم شناختی آن در پی بیان تعریفی هر چند کلی از آن و اثبات وجود مفهوم
منظر پایدار در میدان نقش جهان اصفهان می باشد.