بررسی نقش زنان در توسعه پایدار اقتصادی کشورهای جهان

مقدمه: یکی از مهم ترین معیارهای سنجش درجه توسعه یافتگی یک کشور متناسب با اهداف توسعه اقتصادی و اجتماعی، میزان اهمیت و اعتبار نیروی انسانی است که حدود نیمی از آن مربوط به زنان است. نقش زنان در توسعه اقتصادی جوامع در حال حاضر، یکی از ارکان توسعه و کارآفرینی جوامع اقتصادی است که منجر به بهبود کیفیت زندگی، توزیع متعادل درآمد و اشتغال زایی توأم با زیرساخت هایی برای نیل به توسعه پایدار به شمار می آید. این خصیصه در حالی است که نقش زنان در توسعه اقتصادی با در نظر گرفتن یک راهبرد اساسی می تواند با شناسایی توان ها و قابلیت های زنان در زمینه های مختلف به بررسی رفع موانع و محدودیت های موجود با برنامه ریزی اصولی و شناسایی مزیت ها و محدودیت ها همراه باشد. روش: در این مطالعه با استفاده از آمارهای وضعیت مشارکت زنان در جوامع (مشارکت در بازار کار، فرصت های اجتماعی و غیره) و شاخص های توسعه (تولید ناخالص داخلی، سلامت، خوداشتغالی، نابرابری جنسیتی و غیر) به بررسی روندها و ارتباط بین آن ها پرداخته شده است. برای این کار از تحلیل های آماری انجام شده است. یافته ها: یافته های این بررسی نشان می دهد که مشارکت بیشتر زنان در بازار کار، بهره مندی از امکانات اجتماعی (مانند آموزش) و مشارکت در مدیریت جامعه موجب بهبود عملکرد اقتصادی شده و شاخص های توسعه اقتصادی را بهبود می دهد. مشاهدات حاکی از آن است که در جوامعی که نابرابری جنسیتی کمتری وجود دارد، رشد اقتصادی بالاتر، درآمد سرانه بیشتر، توزیع متعادل تر درآمد و کیفیت زندگی بالاتری وجود داشته است. بحث و نتیجه گیری: مشارکت زنان و کاهش نابرابری جنسیتی (مشارکت اقتصادی و فرصت های اجتماعی) نه تنها موجب استفاده از ظرفیت ها و پتانسیل های آن ها در پیشرفت و ترقی اقتصادی می شود، بلکه زمینه برقراری عدالت و توسعه اجتماعی را فراهم می کند که می تواند تأثیر مضاعفی بر روی پیشبرد اهداف جامعه بگذارد. لذا تلاش برای ایجاد فرصت های برابر برای زنان در مشارکت نیروی کار، تساوی دستمزد، فرصت های حقوقی و اجتماعی برابر می تواند کمک زیادی برای توسعه پایدار اقتصادی جوامع داشته باشد.

Keywords:

مشارکت زنان , توسعه , رشد اقتصادی