سال ها قبل از عصر مشروطه و به خصوص در عهد ناصری و مظفری پایه های اقتصادی عکاسی و عکس در بازار ایران به آرامی شکل گرفته بود. با آغاز انقلاب و نهضت مشروطه خواهی ایران (1285 ش/1906 م) شاهد هستیم که این هنر برای پاسخ به عکس های درباری قاجار که سال ها نگاه ها را به خود مشغول داشته بود در کنار این حرکت مردمی قرار می گیرد و تا پایان این دوره (1305 ش/1926 م) بر نقش و تنوع کارکردهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود می افزاید. در این پژوهش قصد داریم تا با روش توصیفی و تحلیلی به واکاوی کارکرد اقتصادی هنر عکاسی در دوره مورد بحث پرداخته تا در کنار سایر کارکردهای این هنر بتوان به شناختی بهتر از تاریخ گفتمان هنرهای نوین در ایران دست یافت. به تبع سؤال اصلی مطرح شده در این پژوهش این است که کارکرد اقتصادی هنر عکاسی و محصول آن یعنی عکس ها طی این عصر چه بود؟ و چگونه در گردش مالی و پولی این دوره قرار گرفته است؟ فرضیه ای که به ذهن می رسد این گونه می باشد که با اقبال عکاسی از ابتدای این دوره و شریک شدن بیشتر رعیت و یا مردم در تجربه جهان مدرن، گرایش به این هنر در ایران افزون شده و با پیشرفت های عکاسی و آمدن ابزار و دوربین های جدید، انگیزه خرید را در جامعه بالا برده و همین موضوع به اشاعه آن در جامعه یاری رسانده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد هنر عکاسی پایه های اقتصادی خود را با کارکردهای متنوع و در ارتباط با سایر اجزای بازار در ایران بیش از پیش پیدا می کند و این کارکرد اقتصادی در کنار کارکردهای سیاسی و اجتماعی این هنر به صورت اندام وار به یکدیگر پیوند خورده و گفتمان هنرهای نوین در ایران منسجم تر شکل می گیرد.