تصمیمات مدیران سازمان و تفکرات آن ها نقشی سرنوشت ساز در پیش برد اهداف سازمانی دارد. لذا شناسایی ویژگی های شخصیتی مدیران به ویژه
خودشیفتگی که تصمیمات آن ها را متأثر می سازد و می تواند دلیل عدم شایستگی و بیکفایتی های مدیریتی در سطوح مختلف مدیریت و رهبری سازمان باشد، حایز اهمیت می باشد.
خودشیفتگی یک ویژگی فطری شخصیتی و بنیادی انسان است که بسته به نوع زمینه های ژنتیک افراد، تربیت خانوادگی، شرایط رشد و شرایط اجتماعی و محیطی، ممکن است تشدید شده و یا شدت یابد، به نحوی که بر سایر ویژگیهای شخصیتی غالب شود. و بخصوص مدیرانی که این ویژگی را دارند نوع رفتار آنها بر
عملکرد کارکنان نیز تاثیر میگذارد و حتی ممکنه که باعث ترد شدن کارکنان بخصوص کارکنان آموزش دیده وبا تجربه از سازمان خود شوند .در این مقاله با توجه به حساسیت موضوع و لزوم روشن شدن آن، ابتدا تاریخچه وتعریف خودشیفتگی، تئوری های
خودشیفتگی ،عملکرد و تاریخچه ارزیابی
عملکرد و رابطه
خودشیفتگی و
عملکرد و در پایان نتیجه گیری ومنابع ارائه شده است.