مدیریت مشارکتی و
مدیریت دانش از مهمترین و اثر گذارترین مباحث طرح شده در دوران نوین می باشندکه سودمندی های هرکدام با پژوهش های پیشین محرز گردیده است. بنابراین در صورت تلفیق و ایجاد نظامی که در برگیرنده هر دو باشد، نتایجی شگرف به دنبال خواهند داشت.
مدیریت دانش مستلزم نظامی برای تولید و نگهداری از مخازن دانش و ترویج و تسهیل اشتراک دانش و یادگیری سازمانی و به وجود آوردن فضایی برای آفرینندگی و تخیل کارکنان است.
نظام پیشنهادات در صورتی که با رویکرد
مدیریت دانش در سازمان استقرار یابد زمینه ای برای تبدیلات
دانش ضمنی و آشکار (اجتماعی کردن، برونی سازی، ترکیب سازی و درونی سازی) را فراهم می آورد. در عین حال به بهترین شکل از دانش کارکنان در حل مسائل سازمانی بهره می برد و چرخه
مدیریت دانش به موازات این نظام در جریان خواهد بود و در نهایت به تبدیل سازمان به
سازمان یادگیرنده کمک می نماید.
سازمان یادگیرنده خود تولید و تسهیم دانش در سازمان را تقویت و تسهیل می کند و مقوم
مدیریت دانش سازمانی و پیشنهادات مبتنی بر دانش است. در نهایت این نظام به توسعه دانش سازمانی خواهد انجامید. این نظام فرایندی کاملتر و طولانی تر از فرایند شناخته شده
نظام پیشنهادات را شامل می شود و تا تحقق موارد مذکور به روند کار خویش ادامه می دهد.