بقای هر قوم و ملتی منوط به حیات فرهنگی آن ملت است ، دراین مبحث کوشیده ایم تاثیر رسانه های عمومی بالاخص سینمارادررونق وحفظ ارزشها مورد بررسی قرار داده، نشان دهیم که
صنعت سینما راهکاری مناسب دراین راستاست، به شرط آنکه بر تکیه گاهی قدرتمند و سرشار چون ادب کهن پارسی تکیه زند . همان گنجینه ای که بزرگان این قوم طی قرنها برای غنای آن
کوشیده اند، وامروزه باتوجه به نیازجامعه به فرهنگ سازی،
اقتباس ازاین آثار می تواند روشی منطقی وکارآمد باشد .در سراسر جهان
اقتباس ادبی یکی از رایج ترین و پرطرفدارترین شیوه های بهره گیری از منابع ادبی است . همانگونه که در این مبحث آمد ه
اقتباس ازسالها پیش همزمان با شروع صنعت سینما مورد توجه فیلمسازان بوده است . صنعتی که درایران موردتوجه واقع نشده و اگر معدود آثارارزشمند را ( حدودبیست اثر ) ندیده بگیریم، دیگرجایگاهی برای این هنر درایران نمی توان یافت . دراین مبحث ضمن بازگو کردن تاریخ تحول نمایش وسینمادرایران به بررسی دلایل این کم توجهی پرداخته، برخی آثارادبی راکه میتوان به عنوان ماخذمورداستفاده قرارداد معرفی می نماییم . و خواهم گفت : صرف هزینه برای اعتلای فرهنگی جامعه بسی کارآمد تراز سانسور، فیلتر گذاری و ... میباشد .