مبانی قاعده ی الواحد و اصل سنخیت

این مقاله نقدی است بر مقاله ی «نقدی بر قاعده ی الواحد و اصل سنخیت» اثر جناب دکتر سید یحیی یثربی. ایشان بر این باورند که از لحاظ تاریخی قاعده ی الواحد در میان فیلسوفان یونان ناشناخته بوده و اصل سنخیت، که مبنای آن را تشکیل می دهد، نیز تنها در حوزه ی عالم ماده و طبیعت و آن هم تنها براساس شواهد تجربی پذیرفته شده بود و حکمای اسلامی بی جهت آن را به کل عالم تسری داده اند. مقاله ی حاضر با نقد بیانات جناب دکتر یثربی به پرسش های زیر پاسخ می گوید : دلیل و مبنای قاعده الواحد چیست؟ رابطه ی قاعده ی الواحد و اصل سنخیت، دلیل اصل سنخیت و رابطه ی آن با امکان استعدادی چیست؟ و بالاخره منظور از واحد در طرف علت و واحد در طرف معلول چیست؟ قاعده الواحد یکی از اصول و مبانی نظام اندیشه ی حکمای اسلامی است و مباحث مختلفی در فلسفه ی اسلامی بر مبنای آن استوار شده است. در عین حال، یکی از بحث انگیزترین موضوعات فکری جهان اسلام نیز هست، چنان که عموم منتقدان و خرده گیران بر فلسفه، به این قاعده توجه ویژه داشته و به بررسی و رد و انکار آن پرداخته اند.