محققین به خاطر دید و نگرشی که به زن دارند بنیاد موافقتها و مخالفتهای خود را با اشتغال مادر میگذارند. موافقین با اشتغال زن معتقدند که اشتغال بر شخصیت و آگاهی زنان آثاری میگذارد که نهایتا بر وی اعضای خانواده اثر میگذارد. هر چه حیطه عمل و کار گسترده تر باشد و استمرار یابد، زن شخصیت گسترده تری پیدا میکند. زن محدود به خانه داری و پرورش فرزندان دارای ارتباطات متعدد و عهده دار وظایف گوناگون از لحاظ شخصیتی نخواهد بود. اشتغال زن برای این منظور لازم است. بعضی از تحقیقات نشان میدهند که از تاثیرات مثبت اشتغال زن در بعد اجتماعی کنترل موالید، توجه بیشتر به صرفه جویی، و جلوگیری از فرهنگ مصر ف گرایی و در بعد رفتاری خصوصیاتی چون خودپنداری بالاتر و اعتماد به نفس بیشتر در زنان میباشد که خود به خود این خصوصیات شخصیتی در خانواده تاثیر گذار است. مخالفین اشتغال زن معتقدند: 1 -اشتغال زنان بیکاری مردان را به همراه میآورد. 2 -اشتغال زنان باعث انحطاط و فساد اخلاقی وی میشود. 3 -اشتغال زنان نه تنها عامل اقتدار وی نمیشود، بلکه عاملی برای تحمل زحمت مضاعف میشود.4-اشتغال زنان نه تنها عامل توسعه اقتصادی نبوده بلکه اثرات سویی هم بر اقتصاد جامعه میگذارد.نظریات محققین با رویکرد مشروط اینگونه است که شغل و مقام مادری و تربیت فرزندان را تحت الشعاع خود قرار ندهد. یا این که وجود قوانین و تسهیلات لازم برای
اشتغال زنان ضروری است تا یک زن بتواند چند نقش را به نحو احسن انجام دهد. از طرفی برای اجرای خوب نقشهای گوناگون بایستی اولویتهایی قائل شود. لذا زن به خاطر روحیه عاطفی که خداوند در وجودش به ودیعه نهاده است، ابتدا خانه و خانواده و امور مربوط به آن را در نظر میگیرد و سپس به بعد مشارکتی خود در جامعه (اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و سیاسی) میپردازد. لذا وجود قوانین و تسهیلات برای
اشتغال زنان ضروری است و اگر در جامعه ای این طور نباشد. ضربهی مهمی به کیان خانواده و جامعه خواهد زد و در انجام فعالیت نقص داشته و الگوی ایده آلی از زنان شاغل موفق به زنان دیگر ارائه نمیشود.در این پژوهش با استناد به روش کتابخانه ای نظریات موافق، مخالف و مشروط نسبت به
اشتغال زنان مورد بررسی قرار گرفته است.