دانشمندان بحثهای مفصل و طولانی دربارهی چیستی حقیقت خواب داشتهاند. بعضى آن را نتیجهی انتقال قسمت عمدهی خون از مغز به سایر قسمتهاى بدن مىدانند و به این ترتیب براى آن عامل فیزیکى قایلاند. امااین مسیله باید در نظر گرفته شود که خواب قبل از آن که یک پدیدهی جسمانى باشد یک پدیدهی روحانى است که بدون شناخت صحیح روح، تفسیر آن غیر ممکن است.
خواب و رویا یکی از مسایلی است که حکیمانو متکلمان و عارفان، دربارهی آن مطالب زیادی مطرح کردهاند. به عقیدهی حکیمان خواب حالتی است که در آن حواس ظاهری به تدریج از عالم خارج منقطع میگردد، اما حواس باطنی همچنان فعال است. در این پژوهشکه برای بررسی وضعیت
خواب و رویا در متون صوفیه و متون عرفانی هندی نگاشته شده است، چنین حاصل شده که در هر دو نوع، در زمان خواب، نفس انسان در اثر فراغت از پرداختن به عالم خارج و اشتغالات مختلف،توجه به عالم خود پیدا میکند؛ چرا که در حالت بیداری، نفس با عالم ملکوت اتصال درونی و معنوی دارد، اما اشتغال وی به تدبیر بدن مانع از توجه او به عالم ملکوت است، ولی در حالت خواب این تعلق گسسته میشود. بنابراین هرقدر که این فراغت نفس از عالم ماده بیشتر باشد و شرایط مساعدتری برای این فراغت، فراهم شده باشد به همان اندازه اتصال نفس با عالم ملکوت بیشتر و شفافتر خواهد بود .