نقش رویکرد روانکاوی در رشد شخصیت فرد

انتقاد های متعددی که به رویکرد روانکاوی وارد شده بحث ها و سوالات بسیاری در این زمینه به وجود آورده. برخی انتقادات باعث شده است تا این رویکرد ارزش اصلی خود را از دست بدهد. با وجود این که نظر همه ی متخصصان حوزه ی روانشناسی این است که هر مشاور و روانشناس با هر رویکردی برای حرفه ای بودن می بایست اندکی هم که شده با روانکاوی آشنا باشند، اما این روز ها بازار انتقاد و رد کامل تیوری های فروید داغ داغ است. لذا لازم است با بررسی عمیق تر و دیدی معقولانه تر کارآیی و نتیجه ی حاصله از این رویکرد را بررسی کنیم و به این سوال پاسخ دهیم که آیا روانکاوی که زمانی تنها برای رفع نشانه های بیماران هیستری و عده ی کمی از دیگر بیماران محدود میشد، کاربرد دیگری جز رفع نشانه دارد یا خیر؛ هر چند رفع نشانه خود مسیله ای بسیار مهم و حایز اهمیت است اما بدیهی است چنین رویکرد عمیقی که تمام زندگی روانی افراد را زیر ذره بین خود قرار میدهد به رفع نشانه ها محدود نمی شود و در طی درمان به مراجع دیدی رژف از شخصیتش ارایه می دهد. ما به بررسی این دید و آثار آن در زندگی فرد می پردازیم.