به نظر میرسد یکی از مهمترین چالشهای مدیریت منابع انسانی که صنعت ساخت در سالهای آینده با آن مواجه خواهندشد، فشارهای اجتماعی برای افزایش حضور
زنان در سطوح مدیریتی این صنعت است. ویژگیهای جمعیتی ایران حاکی ازآن است که دیگر نمیتوان نسبت به مسیله مدیریت
زنان با تردید و بیاعتمادی برخورد کرد و در برنامهریزیهای توسعه دیدگاه جنسیتی را اعمال کرد. باید پذیرفت که تغییرات بافت جمعیتی کشور از یکسو و حضور بیشتر
زنان در دانشگاههااز سوی دیگر چالشی مهم در منابع انسانی صنعت ساخت را به وجود خواهد آورد. بررسیها حاکی از این است که در سالهای اخیر حضور
زنان در صنعت ساخت که بهصورت تاریخی مورد تسلط مردان بوده است افزایشیافته است اما به نظرمیرسد هنوز روند ارتقای
زنان به سطوح بالای مدیریتی با پیشرفتهای تحصیلی و افزایش توانمندیهای شغلی آنها همخوانی ندارد و پیشرفت
زنان به سطوح
مدیریت ارشد توسط موانعی نامریی مسدود شده است. بطوریکه هرچه به سمتهایبالاتر سازمان نزدیک میشویم با
زنان کمتری در این عرصه روبرو خواهیم شد. اینک بیان این مطلب که چرا سهم
زنان از سطوح مدیریتی اندک است، جای تحقیق و بررسی دارد. در این میان بر آن شدیم تا سهم
زنان شاغل در پستهایمدیریتی و وضعیت شغلی آنان را صنعت ساخت بررسی نماییم. در این میان باهدف دستیابی به چگونگی و چرایی موانعو محدودیتهای موجود درزمینه دستیابی به سطوح مدیریتی در حوزه صنعت ساخت، توانستیم موانع ارتقا
زنان را شناسایینماییم. بهمنظور شناسایی چالشهای موجود با کارشناسان و خبرگان اعم از زن و مرد که در سطوح مدیریتی صنعت ساخت مشغول فعالیت هستند مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت سپس مصاحبههای ضبط شده به صورت مکتوب در آمد. دادهها با استفاده از روش پدیدارشناسی ون منن مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. بعد از اشباع یافتهها مطالعه خاتمه یافت. نتایج پژوهش نشان میدهد که عوامل فردی و خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، سازمانی و آسیبهای محیط کار باعث عدم حضور
زنان در پستهای مدیریتی صنعت ساخت شده است.