الگوهای رفتاری و
تعاملات اجتماعی میان ساکنین مجتمعهای مسکونی، نقشی از کالبد عناصر محیطی همان مکان را درخود دارند و نیز همین سنت سکونت، باعث تغییراتی در کالبد عناصر محیطی میگردند. ادراک انسان تحت تاثیر عناصر محیطی مکان سکونتی و فرهنگ رایج بین ساکنین شکل میگیرد؛ بنابراین، زندگی و ادراک انسانی تعامل مستمر بین ساختار ادراکی و عوامل محیطی و فرهنگی او است. بخشهای مربوط به درک فضا اختصاص به حواس انسانی دارد که پایهروانشناختی مشترک بین تمام انسانها است ولی فرهنگ بدان ساختار و مفهوم میبخشد. بافت جدید
شهرستان شهریار با ترکیب جمعیتی اغلب مهاجر از روستاهای اطراف با خردهفرهنگهای متفاوت و گاه متضاد، طی نیمقرن گذشته بهشدت در معرض تحولات کالبدی و فضایی ناشی از ناآگاهی مردم و مسیولان بوده است. در همینراستا برای بهبود و ارتقای کیفیت و کمیت فضاهای شهری بهخصوص مسکونی و تغییر نگرش مردم به مسکن، یکی از راهبردهای اساسی برای رفع این مهم، طراحی بر اساس اصول و معیارهای اجتماعی و فرهنگی است. روش این پژوهشبهصورت توصیفی- تحلیلی و از حیث نوع تحقیق، کاربردی میباشد. هدف کلی این تحقیق، بالا بردن کیفیت آسایش در ساختمانها با در نظر گرفتن
تعاملات اجتماعی ساکنین میباشد. روش کار به این صورت است که از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی و با آسیبشناسی وضع موجود بافت، عوامل موثر در طراحی و رضایتمندی ساکنین مجتمعهای مسکونی مشخص گردیده و بهعنوان راهکاری برای طراحی فضاهای مسکونی ارایهشده است و در انتها با استفاده از نتایج حاصل از این تحقیق و اصول معماری پایدار که موجب افزایش ارتقاء
تعاملات اجتماعی میگردد، راهکارها و پیشنهادات طراحی بیان گردیده است.