با پدیدار شدن بانک ها و موسسات مالی اسلامی در دهه 70 میلادی ادبیات جدیدی تحت عنوان
حسابداری اسلامی مطرح شد. اسلام نشان دهنده طریقتی برای زندگی است که دیدگاه جامعی نسبت به هستی،
حیات انسان و روابط بین آن هادارد. انسان به منزله جزیی از
هستی است که هر یک از عناصرش مکمل سایراجزاء مجموعه
هستی است. اما انسان ارتباطویژه ای با سایر عناصر طبیعت دارد. ارتباط از نظر بهره برداری و توسعه (ملکیان و سلیمانی، 1392). رابطه بین اسلام و جهانطبیعی نسبتا ناشناخته است؛ قرآن کریم در سوره آل عمران خطاب به انسان ها، ویژگی های افراد متفکر و نیز هدف داربودن آفرینش را متذکر می شود و اینگونه بیان می دارد: آنها ی که در حال ایستاده و نشسته و خفتن خدا را یاد کنند و دایمفکر در خلقت آسمان و زمین کرده و گویند پروردگارا تو دستگاه با عظمت را بیهوده نیافریدی، پاک و منزهی، ما را به لطفخود از عذاب دوزخ نگهدار(سوره آل عمران، 190). بخش قابل توجهی از این ادبیات تجویزی است. البته علیرغم آن مطالعاتبسیاری در خصوص رویه های واقعی در حال ظهور است. تحقیقات تاریخی (گذشته) انجام شده در این خصوص در حالپیشرفت بوده و تحقیقات انجام شده اخیر حاکی از ارتقاء و رشد بینش نسبت به حسابداری در بخش دولتی و خصوصی درآسیای میانه می باشد. بخش های دیگری از
جامعه مسلمان نیز بر تحقیقات گذشته حسابداری تمرکز و این روند رو بهافزایش است. البته مورخین می توانند اثربخشی ایده ها و
عملیات حسابداری خاورمیانه را بر سایر قسمت های جهان تعیینکنند. به علاوه آن که اصطلاح
حسابداری اسلامی ممکن است برچسبی ساده برای گروهی باشد که تا حدودی دارای تفکرات و
عملیات حسابداری مجزا بوده اند.