پیشگیری از بزهکاری اطفال و نوجوانان بی سرپرست در پرتو نهادینه سازی فرزند خواندگی abstract
بی تردید از مهمترین مسایل همیشگی و مطرح نزد حقوقدانان و جرم شناسان، موضوع بزهکاری
اطفال و نحوه مقابله با آن و شیوه های انحراف و کجروی آن ها در جامعه می باشد. خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی، مسیول حفظ نسل، اجتماعی کردن فرزندان و فراهم کردن محیط مانوس و پر مهر و محبت برای اعضای خانواده است و نقش بسیار موثری در اجتماعی کردن افراد و
پیشگیری از بزهکاری دارد. از طریق خانواده میتوان نوعی پیشگیری اجتماعی ایجادکرد که از طریق مداخله در فرآیند رشد
کودکان و بهبود بخشیدن شرایط زندگی آنان و سالم ساختن محیط خانواده، سعی در حفظ و کاهش عوامل جرمزا و در نتیجه
پیشگیری از بزهکاری دارد. با توجه به افزایش روزافزون تعداد
کودکان بی سرپرست و بدسرپرست در کشور، ضرورت توسعه نهاد فرزندخواندگی احساس می شود. فرزندخوانده، موجب گرمی بخشیدن به زندگی زوجین فاقد فرزند شده و به تجربه ثابت شده است که کودک در محیط و فضای خانوادگی سالم، بهتر رشد می کند و تکامل و تعالی می یابد و فرزندانی که در محیط خالی از عشق و دلبستگی خانوادگی تربیت و بزرگ شوند در معرض بحران های عاطفی و روحی بسیاری قرار خواهند گرفت. از آن جا که دلایل و عوامل بروز جرم در میان
اطفال با افراد بزرگسال متفاوت بوده و از سوی دیگر این قشر از جامعه دارای وضع روانی و اجتماعی حساس تر و به مراتب آسیب پذیرتری نسبت به سایرین می باشند، لذا باید روشی متناسب با شرایط و موقعیت این افراد اتخاذ شود. در تحقیق حاضر سعی شده روشهای مفید در
پیشگیری از بزهکاری اطفال و نوجوانان بی سرپرست که در پرتو
نهادینه سازی فرزند خواندگی خصوصا
کودکان و نوجوانان بزهکار اهمیت فراوانی دارد. بررسی شود برخورداری از یک روش پیشگیری متناسب با شرایط و وضعیت صغار و نوجوانان در پرتو
نهادینه سازی می تواند به جامعه مدنی جهت پیشبرد یکی از اهدافش که پیش گیری از وقوع جرایم در آینده است، کمک فراوانی کند.