توجه به نیازهای قشر معلول جامعه از وظایف برنامه ریزان ، طراحان شهری و معماران می باشد . در میان معلولان
نابینایان به عنوان دسته ای از معلولین حسی، در ادراک فضای اطرافشان بیش از دیگران با مشکل مواجه هستند . به دلیل غالب بودن حس بینایی بر سایر حواس، توجه طراحان نیز اغلب به زیبایی های بصری معطوف می باشد . و این در حالی است که عده ای از افراد اجتماع ازدرک این زیبایی ها ناتوان اند . این پایان نامه با علم به واقعیت اجتماعی
نابینایان سعی دارد تا با خلق فضای معماری و بررسی مطالعاتی آن به اهداف اجتماعی،روانشناسی،کاربردی و در نهایت معماری دست پیدا کند . در این پژوهش تلاش می شود تا ازطریق شناخت کافی از این کودکان بتوان بوسیله
حواس غیر بصری در فضای معماری برای افراد نابینا، کم بینا محیطی کاراتر از حیث معماری و روانشناسی ایجاد کرد تا در سایه ی ایجاد چنین فضایی امکان رشد خلاقیت هر دو گروه کودکان نابینا و کم بیناصورت گیرد . زیرا که خلاقیت امری است اجتماعی که در سایه تعاملات فکری شکوفا می شود . از طرفی ایجاد چنین مرکزی قابلیت نزدیکی کودکان بینا و نابینا را با یکدیگر از سنین اولیه رشد خلاقیت فکری فرد یعنی کودکی، ایجاد می کند . در حقیقتهدف اصلی این پژوهش طراحی فضا به گونه ای است که علاوه بر حس بینایی با حواس غیر از بینایی نیز قابل درک باشد