پایداری کسب و کار و کسب مزیت رقابتی نیازمند رهبران اثربخش و هدفمند است تا بتوانند مجموعه قابلیت های درونی و بیرونی را به کار گرفته و سودآوری را تضمین نمایند . ایجاد یکپارچگی و انسجام در مجموعه قابلیت های سازمان نیازمند تفکر کل گرایی، استراتژیک و کلان نگر بوده و این امر از طریق تقویت توانمندی های رهبری سازمانی تحقق می یابدامروزه از طریق آموزش های رسمی می توان ذهنیت دانشی ایجاد نمود ولی برای ایجاد توانمندهای عملیاتی در رهبران لازم است از رویکردهایی نظیر
مربیگری استفاده نمود، برای
توسعه رهبری اثربخش نیاز است بر مبنای نظام استاندارد سطحشایستگی های آنان مشخص و با وضعیت استاندارد مقایسه و شکاف
شایستگی را تعین نمود،بخش مهمی از مدیریتشایستگی ها که بصورت مداوم نیازمند تلاش می باشد . برنامه های
توسعه است، برای
توسعه کارکنان درنظام مذکوررویکردهای مختلفی وجود دارد که بجای خود در
توسعه رهبری و آماده شدن آنها برای تصدی مشاغل بالاتر و یا انجام بهتر وظایف موجود نقش ایفا می نماید یکی از این رویکردها
مربیگری است که در آن مربی و متربی در یک رابطه تعاملی بصورت فعال به
توسعه همدیگر کمک می کنند با توجه به نقش و اهمیت رهبران در خلق ارزش در این مقاله ابتدا مفهوم رهبری اثربخش بیان و سپس مدل مدیریت
شایستگی های رهبری ارایه و سپس مدل
مربیگری شش مرحله ای که بصورت عملیاتی اجرا وپیاده سازی شده و براساس تیوری های عمل 4 تدوین شده ارایه می گردد