مفهوم سازی ما از مشتری و تصویری که از مشتری داریم و نیز تعریف نحوه ارتباط مشتری با سازمان و تلاش در تحقق چنین ارتباطی از مسایل راهبردی هر سازمان در
کسب و کار است. امروزه شرایط کاری
اخلاق محور و
مشتری مداری اهمیت فراوانی پیدا کرده است و مباحث علمی زیادی در مورد آن انجام شده است، اگر چه استفاده از واژه
مشتری مداری به چند دهه گذشته بر می گردد که به عنوان مزیت رقابتی برای شرکت ها تبدیل شده است ولی مقالاتی که به طور صرف رابطه شرایط کاری
اخلاق محور و
مشتری مداری را بررسی کند، چندان زیاد نیستند. لذا هدف تحقیق حاضر بررسی اثر شرایط کاری
اخلاق محور بر
مشتری مداری کارکنان می باشد. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده نشان داد شرایط کاری
اخلاق محور بر
مشتری مداری کارکنان اثر مثبت معنادار دارد، همچنین نتایج نشان داد فضای اخلاقی حفظ و مراقبت از مشتری، ضوابط و قوانین حرفه ای، قوانین و مقررات سازمانی و فضای اخلاقی استقلال اثر مثبت معنادار بر
مشتری مداری کارکنان دارند، اما فضای اخلاقی ابزار محوری بر
مشتری مداری کارکنان اثر منفی معنادار دارد. در این مقاله ادبیات موجود در زمینه
اخلاق کسب و کار،
مشتری مداری و همچنین مصادیقی از
اخلاق کسب و کار بیان و سپس رابطه آنها با
مشتری مداری سنجیده شده است.