پوشش اسلامى به منزله یک حفاظ ظاهرى و باطنى در برابر افراد نامحرم، قلمداد می شود که مصونیت اخلاقى، خانوادگى وپیوند عمیق میان حجاب ظاهرى و بازدارى باطنى و از همه مهمتر امنیت اجتماعى را فراهم می سازد. درواقع عفاف و حجاب،می تواند تضمین کننده امنیت و آرامش زنان در تعاملات اجتماعى و ایجادکننده جامعه ای سالم و متعادل است. تجربه آزادیجنسی نامشروط غرب طى دهه های متوالى گذشته که منجر به سست شدن بنیان خانواده، افزایش کودکان بیسرپرست و سایرآسیب های اجتماعی شده است، اهمیت عفاف و حجاب را در حیطه های فردى و اجتماعى تایید می کند. بااین وجود در دنیاىواقعى جامعه امروز ما، از یکسو به دلیل بلند مدت بودن آثار حجاب براى فرد و جامعه و القایات هواى نفس براى آزادىبیقاعده و از طرف دیگر تهاجم عظیم رسانه های غربى، وضعیت رعایت قواعد پوششى و رفتارى به نقطه بسیار بغرنجى رسیدهو این ضرورت ایجادشده تا جوامع اسلامی نیازمند اصلاح یکسری هنجارها باشند. اصلاح هنجارها فرایندى زمانبر است وبنابراین همواره راه حل اصلاح وضعیت حجاب و عفاف از ابتداى انقلاب (فرهنگ سازی) عنوان شده و استفاده از ابزارهاىقهرى رد شده است.