بیش از یک دهه از برهم خوردن تعادل ژئواستراتژیکی جهان می گذرد که خود زاییده دوران جنگ سرد بود. دو عرصه ژئواستراتژیک دریایی و زمینی که هر یک با سازمانها و ساختارهای نظامی- امنیتی مربوط به خود قلمرو جغرافیای جهان را بین خود تقسیم کرده بودند در مقابله با یکدیگر فرصتها و هزینه های کلانی را صرف این رویارویی کردند که در نتیجه در آغاز دهه پایانی قرن بیستم منجر به پیروزی نسبی ژئواستراتژی دریایی و تضعیف و ناتوانایی ظاهری ساختاری و کارکردی ژئواستراتژی زمینی شد.
واقعه 11 سپتامبر عرصه جدیدی از تقسیمات ژئواستراتژیکی جهان را پدید آوره است و ایالات متحده آمریکا با پیشگامی پذیرش مسئولیت مبارزه با تروریسم بین الملل،استراتژی جدیدی اتخاذ و تمایل دارد عرصه جدیدی از تقسیمات ژئواستراتژیکی را پدید آورد.حضور فعال ایالات متحده آمریکا در مناطق پیرامونی روسیه و قلمروهای حایل بین روسیه چین هندوستان در عرصه ژئواستراتژیکی آسیا پیامد اتخاذ استراتژی جدید در سیاست خارجی آمریکاست که در نهایت با همکاری ناتو در حال پیاده شدن است فعالیت های آمریکا در مغولستان، حضور نیروهای آمریکایی را در آسیای مرکزی، افغانستان، قفقاز و گسترش ناتو به سوی شرق از اروپای شرقی به سوی قفقاز و در نهایت حضور بسیار فعال و جدی نیروهای آمریکایی در آذربایجان به بهانه تامین امنیت خطوط لوله نفت باکو- جیهان، نشان دهنده آماده سازی این جریان برای نظم استراتژیکی جدید در آسیاست.