تاثیر فرهنگ سازمانی توسعه محور بر نوآوری نقش متغیر های میانجی رهبری تحول آفرین و رضایت شغلی

Publish Year: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 829

This Paper With 7 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ORGANCUL01_047

تاریخ نمایه سازی: 17 آبان 1396

Abstract:

خلق و حفظ مزیت رقابتی از الویت هر اساسی و اولیه هر سازمان پیشرو است. سازمان ها، مرتبا تلاش می کنند که از طریق ایجاد ظرفیت های نوآورانه و تولید محصولات و خدمات خلاقانه به مزیت رقابتی قدرتمندی دست یابند. فرهنگ سازمانی یکی از این عوامل محرک برای ایجاد فضای نوآوری است.با توجه به اینکه، ارزش ها، هنجارها و اعتقادات موجود دریک سازمان، می توانند پشتیبان یا مانعی بر سرراه خلاقیت و نوآوری، بسته به چگونگی تاثیر گذاری آن ها بر رفتار فردی و گروهی باشند؛ مقاله حاضر ضمن بررسی رابطه ما بین نوآوری و فرهنگ سازمانی به ارایه مدلی برگرفته از شاخص های فرهنگ سازمانی می پردازد. مولفه اصلی فرهنگ سازمانی از دیدگاه کامرون و کویین که شامل فرهنگ طایفه ای، فرهنگ بازار، فرهنگ سلسله مراتبی و فرهنگ ادهوکراسی به عنوان عوامل کلیدی تاثیر گذار بر فرهنگسازمانی از ادبیات پژوهش استخراج گردید. همچنین با توجه به اهمیت دیگر متغیرهای تاثیر گذار به عنوان متغیرهای میانجی، دومتغیر نیز به مدل پیشنهادی اولیه اضافه گردید. بر مبنای ادبیات پژوهش، مدل خلاقانه ای به دست آمد و فرضیات مرتبط با آن بسط داده شد. هدف از این پژوهش پر نمودن کمبود تحقیقات در حوزه تاثیر فرهنگ سازمانی بر نوآوری با تاکید بر نقش میانجی متغیرهای همچون رهبری تحول آفرین و رضایت شغلی بوده است. لذا در ابتدا، ادبیات پژوهش در حوزه فرهنگ سازمانی، نوآوری، نقش فرهنگ بر پذیرش نوآوری با بررسی تعداد زیادی از مقالات از ژورنال های معتبر صورت پذیرفت. سپس با بررسی تحقیقاتو نیز تجربیات نویسندگان، کمبودهایی در مدل های ارایه و تست شده، مشخص گردید. سپس با مرور مجدد ادبیات موضوع و برقراری ارتباط منطقی، دو متغیر به مدل خام و اصلی پژوهش اضافه گردید. بر مبنای یافته های نهایی، فرضیاتی پیشنهاد گردید کهپژوهشگران در آینده به بررسی تجربی آن خواهند پرداخت. در پایان نیز، نتیجه گیری و محدودیت ها و پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده ارایه گردید.

Authors

محمد صادقی

دانشجوی دکترای مدیریت استراتژیک، دانشگاه ملی اسپانیا، مادرید، اسپانیا،

امیر صادقی

دانش آموخته کارشناسی ارشد مهندسی مدیریت، دانشگاه ملی مالزی، کوالامپور، مالزی