یکی از بنیادی ترین مسئله در تاریخ بشر حضور
دین و میزان تاثیر گذاری آن بر جنبه های مختلف زندگی بشر بوده است. اینکه
معنای زندگی چیست؟ آیا دین، زندگی امروزه مردم را معنادار می کند یا خیر؟ اینکه آیا شعائر و مناسک دینی در جهان مدرن امروز توانسته است نقش سنتی خود را ایفا کند یا خیر؟ از سوالات اساسی و مهم فیلسوفان
دین غرب در حوزه معرفت از سویی و جامعه شناسان
دین درحوزه اجتماع ازسوی دیگر است. گر چه در عصر حاضر با پیشرفت علوم و تکنولوژی، بشر از امکانات مادی و رفاهی فراوانی برخوردار است به لحاظ روحی و روانی بیش از گذشته مضطرب، افسرده و تنها به نظر می رسد. از همین رو برای رهایی به راه های گوناگونِ گریز از متن و واقعیت زندگی متوسل می شود. لذا بهره مندی از امکانات مادی تمام نیازهای انسان امروز را برطرف نساخته بلکه مشکلات روحی او را بیشتر و پیچیده تر کرده است. بنابراین پرداختن به «معنای زندگی» یکی از موضوعاتی است که فلسفه ورزی و تأمل در آن می تواند امید بخش باشد. خدا هیچ راهی را برای بی معنایی و پوچی نگذاشته است. پس این جاست که زندگی معنا پیدا می کند و در کنار
دین می درخشد. نویسندگان در این نوشتار به دنبال بیان دیدگاه ها پیرامون
معنای زندگی و
معنای دینی زندگی هستند که درنهایت به تعریفی اساسی از این موضوع خواهند رسید.