شاید بتوان گفت شاخص ترین ویژگی شهرهای بزرگی چون تهران ساختار مرکب پیچیده آنهاست که سبب می شود تا میان عناصر و اندامهای کالبدی فضائی، ارتباطات و کنش هایی را سبب شود که ساختار و عملکرد محیط شهری را در مقیاس وسیعی متأثر سازد. موضوع تراکم های ساختمانی از عوامل مهم و تأثیر گذار بر ساختار کالبدی و عملکرد محیطی شهر است که در حال حاضر
یکی از مهمترین عوامل ایجاد اغتشاش و عدم انسجام در بافتهای کنونی می باشد. غالباً
افزایش تراکم یادآور برجسازیهای مناطق شمال شهر و معضلات ناشی از احداث آنهاست که خود جای تعمق دارد با اینحال به جرأت میتوان گفت معضل اصلی
افزایش تراکم در
بافتهای فرسوده محلات مرکزی و جنوبی تهران است که در حال حاضر به عنوان ابزاری جهت نوسازی توده های ساختمانی این مناطق ایفای نقش می کند . آنچه که در این
بافتهای فرسوده بعنوان نوسازی مطرح و یا لااقل در حال انجام است تخریب ساختمانها و ایجاد بناهای جدید با تراکم مازاد است . بررسی های انجام شده در
منطقه 11 تهران (محدوده خیابان انقلاب در شمال، شوش در جنوب، نواب در غرب و حافظ در شرق ) بعنوان مطالعه موردی نشان می دهد که
افزایش تراکم در این بخشها نه تنها با سیاستهای طرح ساماندهی تهران منافات دارد که بدلیل عدم وجود زمینه از پیش تعریف شده و برنامه ای مشخص، مشکلات و معضلات محیطی و شهری بسیاری را بخصوص در بخشهای جنوبی این منطقه سبب شده است . بنظر می رسد سیاستهای بهسازی و نوسازی در چنین بافتهایی نیازمند برخوردی جامع در ابعاد گوناگون کالبدی، زیست محیطی و اجتماعی است.