استراتژی های تدوین شده در سازمان ها به دلایل گوناگونی اجرا نمی شوند یا به درستی جامه عمل پوشانده نمی شوند. یکی از دلایل این امر، عدم دخالت کسانی در تدوین
استراتژی است که مجری پیاده سازی آن می باشند. هدف ما آن است که با شناخت نیروی انسانی دخیل در تدوین استراتژی، از موانع اجرای آن تا اندازه ای بکاهیم. در این تحقیق با بررسی رویکردهای مختلف تدوین استراتژی(چهار رویکرد) و بررسی توانایی، مهارت و ویژگی های شخصی مدیران(سه مولفه)، میزان حکمت هر یک از رویکردهای تدوین
استراتژی در سازمان های ایرانی بررسی شده است. براساس نتایج حاصل، رویکرد تدوین
استراتژی توسط مدیر ارشد در سازمان های ایران بیشتر از دیگر موارد رایج است، زیرا ویژگی ها و توانایی های مدیران سطوح پایین نسبت به استاندارد مطلوب، ضعیف تر است، بنابراین مدیران رده بالای سازمان تمایل کمتری به استفاده از نظرات مدیرات رده پایین در تدوین
استراتژی دارند. از طرف دیگر چون مدیران رده بالای سازمان، ویژگی و توانایی (طرز تلقی و توانایی ذهنی)خوبی ندارند لذا مایل به واگذاری تدوین
استراتژی به مدیران رده پایین نیستند. در جمع بندی نهایی می توان گفت به دلیل مهارت های شغلی ضغیف مدیران رده بالا و پایین، فرآیند مشارکت در تدوین
استراتژی به احتمال بسیار کم در سازمان امکان پذیر است، ولی چون مدیران رده پایین دارای انگیزش خوبی هستند این رویکرد می تواند در سازمان ها توسعه یابد.