بررسی نقش و جایگاه پادشاه در آثار ادبی عصر مشروطه

Publish Year: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 1,022

This Paper With 28 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

INTCONF02_020

تاریخ نمایه سازی: 8 آذر 1396

Abstract:

ادبیات عصر مشروطه را می توان آیینه ی تمام قد نظام اجتماعی و تغییر و تحول سیاسی این دوره دانست. اهتمام ویژهی شاعران و نویسندگان عصر مشروطه، زمینه را برای بازتاب تصویر پادشاهان این دوره در آثار ادبی فراهم آورده است. در این پژوهش توصیفی - تحلیلی، تصویر و جایگاه شاه در ادبیات مشروطه واکاوی و تحلیل شده است. بنا بر نتایج پژوهش، نوع توصیف و تصویر شاهان قاجار در ادبیات مشروطه، تابع عملکرد و کنش های سیاسی آنها است و به همین دلیل تصویر شاه در ادبیات این عصر، یک دست نیست و حتی در کارنامه ی ادبی یک شاعر یا نویسنده با تصاویر متناقضی از شاهان قاجار مواجه می شویم. همچنان که بهار با جلوس احمدشاه قاجار، به ستایش او می پردازد و پس از محرز شدن نالایقی هایش، به سرزنش اومی پردازد. از این منظر، شعر بهار می تواند آیینه ای تمام نما از تصویر شاه در ادبیات عصر مشروطه تلقی شود. در اشعار و آثار منثور سرآمد عصر مشروطه مانند بهار، ایرج میرزا، فرخی یزدی، نسیم شمال، لاهوتی، عشقی، دهخدا، زین العابدین مراغ های و دیگران، انتقادات صریحی نسبت به شاهان قاجار دیده می شود که نشان دهنده ی تغییرات ژرف در بینش سیاسی آنان است. مقایسه ی کمی و کیفی صفات پسندیده و صفات مذمومی که در ادبیات مشروطه به شاهان نسبت داده شده است، نشان می دهد که بخش عمده ای از ادبیات این دوره، رویکردی انتقادی نسبت به اصحاب قدرت و شخص شاه دارد. چه در آثاری که شاه در معنای عام آن مورد نظر است و چه زمانی که به صورت موردی یکی از شاهان قاجار مورد نقد قرار می گیرد.

Authors

جواد دهقانیان

دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرمزگان

علی عزیزی

کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی