رابطه بین افسردگی و سبک مثبت و منفی تنظیم هیجانی در پایان اولین سال تغییر مقطع تحصیلی از دوره ابتدایی به متوسطه و دوره متوسطه اول به متوسطه دوم

پژوهش حاضر با هدف رابطه بین افسردگی و سبک مثبت و منفی تنظیم هیجانی در پایان اولین سال تغییر مقطع تحصلیی از دورهابتدایی به متوسطه و دوره متوسطه او به متوسطه دوم انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیهتمامی دانش آموزا ابتدایی که تغییر مقطع از ابتدایی به متوسطه اول به متوسطه او به متوسطه دوم در سال 96-1395 بود کاهش بااستفاده از نمونه گیری در دسترس تعداد 380 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه افسردگىDASS21 و پرسشنامه تنظیم هیجانی CERQ استفاده شد. برای تحلیل داده ها همبستگی پیرسون استفاده شد.یافته ها نشان دادند بین افسردگی و هیجانات مثبت و منفی در دوره ابتدایی به متوسطه و هیجانات مثبت در دوره متوسطه او به متوسطه دوم رابطه معناداری وجود نداشت ولی بین افسردگی و سبک تنظیم هیجانی منفی از دوره متوسطه او به متوسطه دوم رابطه مثبت و معنادار وجود داشت.

Keywords:

سبک مثبت تنظیم هیجانی , سبک منفی تنظیم هیجانی , اضطراب , دانش آموزان