ارایه نظام بازنشستگی اندوخته جزیی به عنوان یک نهاد مالی در قالب یک الگوی نسل های همپوشان 55 دوره ایی
Publish Year: 1393
Type: Journal paper
Language: Persian
View: 395
This Paper With 31 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- I'm the author of the paper
این Paper در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:
Export:
Document National Code:
JR_ERD-21-7_007
Index date: 10 April 2018
ارایه نظام بازنشستگی اندوخته جزیی به عنوان یک نهاد مالی در قالب یک الگوی نسل های همپوشان 55 دوره ایی abstract
در طی مراحل توسعه اقتصادی به تدریج اقتصاددانان دریافتند که درکنار عوامل مهمی مانند فناوری و مواد اولیه که در توسعه نقش دارند، نیرویانسانی نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بنابراین به منظور تداوم حرکت توسعه درکنار تقویت دو عامل فناوری و مواد اولیه، نیروی انسانی نیز باید با استفاده از ابزارهای مناسب حمایت شود. در کنار آموزش و پرورش و بهداشت و درمان، یکی از ابزارهای بسیار قوی که جوامع از آن برای حمایت نیروی انسانی استفاده می کنند، تامین اجتماعی است. نهادهای تامین اجتماعی با ارایه حمایت های متنوعی مانند پرداخت مستمری یا حقوق بازنشستگی، ازکارافتادگی بازماندگان و غیره، یکی از اهرم های قوی دولت ها به منظور هدایت جامعه به سوی بالندگی و پویایی است . مقاله حاضر با اعمال تغییراتی در الگوی Auerbach-Kotlikoff 1987 و با الهام از نارسایی های نوع ساختار نظام بازنشستگی ایران، بهسازی نظام بازنشستگی از پرداخت جاری به اندوخته جزیی را در قالب الگوی نسل های همپوشان 55 دوره ای شبیه سازی می کند. نتایج نشان می دهد که رفتار مصرفی بهینه فردی تحت نظام های بازنشستگی پرداخت جاری و اندوخته جزیی تغییر می کند. یافته های حاصل از شبیه سازی الگو حاکی از آن است که نظام بازنشستگی اندوخته جزیی علاوه بر افزایش دارایی های مالی فردی برای اقتصاد، انباشت سرمایه فیزیکی بالاتری نسبت به نظام بازنشستگی پرداخت جاری به همراه دارد . همچنین انتقال به نظام بازنشستگی جدید علاوه بر سطوح بالاتر مصرف ملی، رشد اقتصادی و درآمد ملی بالاتر را برای اقتصاد به همراه دارد.
ارایه نظام بازنشستگی اندوخته جزیی به عنوان یک نهاد مالی در قالب یک الگوی نسل های همپوشان 55 دوره ایی Keywords:
ارایه نظام بازنشستگی اندوخته جزیی به عنوان یک نهاد مالی در قالب یک الگوی نسل های همپوشان 55 دوره ایی authors
مجید دشتبان
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه بجنورد
امیر جباری
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه زنجان