در دنیای رقابتی امروز، اغلب سازمانها جهت باقی ماندن در عرصه تولید بین المللی، نیازمند استفاده از
نظامهای بهبود مد یریت برای بالا بردن کیفیت محصولاتشان میباشند. در حال حاضر دهها نظام بهبود توسط ارگانها ی ب ین الملل ی، خدمات بهبود را با تبلیغات خیره کننده ای ارائه میدهند. اکثر سازمانها بدون توجه به ظرفیت و کارکرد واقعی
نظامهای بهبود (در بر طرف کردن نقاط ضعف سازمان)، معمولاً جذب یکی از آنها میشوند و یا دچار شک و تردید در انتخاب هستند. در این مقاله پارامترها ی ممکن که باعث ضعف
مدیریت کیفیت در سطوح مختلف سازمان شدهاند و همچنین نقاط قوت 9 نظام بهبود مطرح از جمله ISO ،EFQMBSC ،VE ،5S ،9000 مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط منطقی بین نیازهای سازمان و
نظامهای بهبود شاخصگذاری شده است.از آنجائیکه در دنیای واقعی، اکثر پارامترها در شاخصهای بهبود نظام و نقاط ضعف سازمان، به صورت کیفی بیان میشوند، در این مقاله مدلی را مبتنی بر
تصمیم گیری فازی با هدف تعیین نظام بهبود مدیریت کیفیت، متناسب با نقاط ضعف سازمان ارائه نموده ایم.