نسبت وجود و مرگ در منطومه فلسفی آلن بدیو

Publish Year: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 448

This Paper With 27 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PHM-5-15_004

تاریخ نمایه سازی: 26 فروردین 1397

Abstract:

نوشتار حاضر تلاشی است برای درک نسبت وجود و مرگ در منظومه فلسفی الن بدیو (1937) فیلسوف، ریاضی دان و فعال اجتماعی معاصر فرانسوی .بدیو فیلسوفی نظام ساز بوده و جزو معدود فلسفه ای است که در قرن بیست و یکم از وجودشناسی و ضرورت احیای آن سخن می گوید و می کوشد تا با رجوع به نظریه مجموعه هایی که در نظام هستی شناسانه نو پا کند تا دوام نسبی گرایی مطلق فیلسوفان پست مدرن و پسا ساختارگرایی نیفتد و در عین حال بر محدودیت ها و نقایص وجودشناسی ایدیولوژی کلاسیک فایق اید. در همین راستا او یک هستی شناسی کثرت گرایانه را بنیان گذاری می کند که در روش تقلیل تاکید دارد و برخلاف هستی شناسی سنتی از افزایش و رسیدن به وحدت جامع گریزان است.درک و از وجود و نسبت آن با مرگ در همین چارچوب شکل گرفته است. در همین راستا و وجود را در درجه ای این همان یک کثیر با خود در نسبت در یک وضعیت تعریف می کند. بنابراین او وجود را نه مفهومی هستی شناختی بلکه آن را مفهومی معطوف به منطق هستی توصیف می کند. به باور و وجود یک چیز و هیچ نسبتی با هویت کثیر آن ندارد.معنای این ادعا آن است که وجود آن امری ذاتی بلکه مربوط به نمود هستی است. از این رو او مرگ را به حداقل بودن درجه وجود یک هستنده، یا معدوم بودن ان در وضعیت مرجعش تعریف می کند به بیان ریاضی مرگ یک هستنده نمایانگر نزول یک تابع نمود هستنده مورد نظر است. بدین ترتیب او مرگ را نیز یک مفهوم منطقی و نه هستی شناسانه معرفی می کند . به اعتقاد بدیو از این تحلیل دو نتیجه حاصل می شود: 1- مرگ یک تغییر بیرونی در تابع یک هستنده است. 2- اندیشیدن به مرگ بیهوده است. زیرا به اعتقاد او مرگ صرفا یک پیامد منطقی تغییر ارزش تابع نمود است.از سوی دیگر آنچه شایسته اندیشیدن است، رخدادی است که عامل این تغییر ارزش تابع نمود است.

Authors

فروغ السادات رحیم پور

نویسنده مسیول،دانشیار گروه فلسفه . کلام اسلامی دانشگاه اصفهان

بیت اله ندرلو

دانشجوی دکتری حکمت متعالیه دانشگاه اصفهان