در این نوشتار به بررسی نظرات
یونگ درباره
منشا دین پرداختهشده است . کارل گوستاو
یونگ معتقد است دین یک نیروی تطبیقدهنده است که خصلت رواندرمانگرانه دارد زیرا به وجود انسان معنا میبخشد .او ریشه دین را در قوت
روان آدمی جستجو میکند .آنچه در این متن موردنظر قرارگرفته شده ابتدا تحلیل ساختمان روانی انسان توسط
یونگ است ، وی پسازآن به سراغ انسان باستانی میرود و با تحقیقات میدانی که از شعایر انسان نخستین به عمل میآورد اینگونه استنباط میکند که وجه تمایز انسان نخستین با انسان امروزی در منطق او نیست بلکه در فرضهای اوست.
یونگ در کتاب ضمیر پنهان دین را عامل تعادل بخشی ذهن میداند و پسازآن به بررسی دین در غرب میپردازد . او غرب را فاقد دین متحد و یگانه میداند و کلیسا و کشیشان را به چالش میکشاند .بعد از بررسی اجمالی در مورد آرا
یونگ ، نقد و نظر دیگر دانشمندان درباره نظرات
یونگ مطرح میشود .