رشد و بالندگی هر جامعهای مرهون نظام آموزشی آن جامعه است. برایناساس همه ساله کشورها مبالغ قابل توجهی از درآمد ملی خود را آن میکنند. اما بعضی از عوامل موجب به هدر رفتن بخشی از این سرمایهگذاریها میشود. در بررسی علل این پدیدهها، تحقیقات نشان دادهاست که باید به بعد روانی و اجتماعی آنان توجه شود( زینلی پور، زارعی و زندینیا ، .(1388 همچنین شناسایی متغیرهایی که بر میزان درگیر شدن دانشجویان در تکالیف دانشگاهی اثر گذاشته و موجب تفاوت عملکرد تحصیلی آنان میشود یکی از موضوعات مورد توجه مربیان تعلیم و تربیت است. در این راستا، متغیرهایی چون باورهای خودکارآمدی1 (لیننبرینک و پینتریچ2، (2003 و همچنین ساختار کلاس درس (هجازی و نقش3، (2008 به عنوان تنظیم کننده رفتار تحصیلی شناسایی شده و مورد تاکید قرار گرفته اند.خودکارآمدی درجه ای از احساس تسلط فرد در مورد تواناییاش برای انجام فعالیتهای خاص است ( آدامز4، .(1977 خودکارآمدی اطمینانی است که شخص، رفتار خاص را با موقعیت به اجرا میگذارد و انتظار نتایج به دست آمده را دارد (شاک و بندورا5، .(2004 بندورا در چارچوب رویکرد شناختی اجتماعی، باورهای خودکارآمدی را برداشتهایی که فرد از تواناییهای خویش در انجام یک تکلیف خاص دارد، تعریف میکند و معتقد است که خودکارآمدی از جمله تعیینکنندههای اصلی رفتار بشر محسوب شده و موجب آمادگی انسان برای شروع و انجام تلاش میگردد. بنابراین، اگر برای انجام هرگونه سعی و تلاش، فرد احساس کارایی نکند، آمادگی لازم برای شروع و ادامه فعالیتها را نخواهد داشت. همچنین خودکارآمدی یا ادراک خودکارآمدی در برگیرده احساس خوشایند فرد در انجام تکالیف است که به طور فزآیندهای با انگیزش و انجام موفقیت آمیز تکالیف در همه انسانها ارتباط دارد. به عبارت دیگر، کارآمدی یک توانایی فرآیندهاست که در آن مهارتهای رفتاری، عاطفی واجتماعی و شناختی باید سازماندهی و برای اهداف بیشمار به طور موثری هماهنگ شوند (بچینی و مگلیولو6، .(2003 باورهای کارآمدی بر سطح تلاش، پافشاری و انتخاب فعالیتها اثر میگذارند. افراد با مفهوم کارآمدی بالا نسبت به افرادی که به تواناییهای خود تردید دارند، در انجام تکالیف آموزشی بیشتر شرکت میکنند، سختتر کار میکنند و وقتی با مشکلات روبهرو میشود زمان بیشتری مقاومت میکنند (بندورا، .(1977