تداوم فرهنگ ایرانی در سرزمینمان هر چند با افت و خیزها یی همراه بوده، اما ادامه داشته و دارد. آشنایان فرهنگ و ادب ایران می دانند، ادیان ایرانی پیش از اسلام، عبارت بوده است از: آیین زروانی، میتراییسم، زرتشتی، مانوی و مزدکی که هر یک، روزگاری رونق و باورمندانی داشته و بر این پایه تاثیراتی را در زبان و ادب و فرهنگ ایران گذاشته است. زروانیسم یا به تعبیری بهتر آیین
زروان از گروه ادیان رایج و معتبر یادشده است که در آن، زروان(پهلوی:Zurwan، اوستاZrvan ) خدای زمان است، او سرشتی جاودانه و بی کرانه دارد و بنیاد هستی و مبدا آفرینش، و به اصطلاح(قایم به ذات) است.
زروان خدای
بخت و تقدیر است.
مولانا نیز به عنوان یک شاعر ایرانی علاوه بر اینکه از عرفان اسلامی مایه گرفته، تا حدی نیز تحت تاثیر فرهنگ غنی ایرانی است و اعتقاد به سرنوشت، بخت و سهم از پیش تعییین شده، که جزء جدایی ناپذیر هر انسانی است در آثار او کاملا مشهود است. در این جستار گذری خواهیم داشت بر اندیشه و فلسفه ی زروانیسم در ایران باستان و قبل و بعد زرتشت، سپس با ذکر شواهدی به بن مایه های زروانی در اندیشه
مولانا اشاره خواهیم کرد.