در دنیای رقابتی امروز که کشورها تلاش برای رشد و توسعه را از جمله اهداف کلیدی برای کسب مزیت رقابتی، سرلوحه فعالیت های خود قرار داده اند، استفاده از تمام ظرفیت های منابع انسانی برای رسیدن به این مهم اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. زنان یکی از سرمایه های با ارزش هر کشور محسوب می شوند. مشارکت جدی زنان دلیلی برای رشد و ترقی کشورهای توسعه یافته عنوان می شود. امروزه در کنار سرمایه های انسانی و فیزیکی، سرمایه دیگری به نام
سرمایه اجتماعی نیز مورد توجه قرار گرفته است.سرمایه اجتماعی، یا بعد معنوی یک اجتماع، میراثی تاریخی است که از طریق تشویق افراد به همکاری و مشارکت در تعاملات اجتماعی، می تواند به حل میزان بیشتری از معضلات موجود در اجتماع فایق آید و حرکت به سوی رشد و توسعه شتابان اقتصادی،سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را امکان پذیر سازد . در کشور ما اگر چه به نظر می رسد حضور زنان در عرصه های مختلف کاری، ورزشی، هنری و اجتماعی به مراتب بیشتر شده است و نقش زنان پر رنگ تر از گذشته می باشد، ولی حضور آنان در پست های مدیریتی هنوز هم محسوس نیست. موانع نامریی بر سر راه صعود زنان به مراتب عالی سازمانی وجود دارد که این مسیله با مولفه های
سرمایه اجتماعی در تضاد است. این مقاله به بررسی این رابطه می پردازد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی، و از نظر ماهیت، پیمایشی - تحلیلی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختار است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه بوده است. پس از بررسی داده های 139 پرسشنامه قابل استفاده با استفاده از نرم افزارهای SPSS16وSmart PLS فرضیه اصلی یعنی وجود رابطه ی غیر مستقیم و معنادار بین
سقف شیشه ای و
سرمایه اجتماعی در سازمان، اثبات شد.