درنگی بر مفهوم اوتانازی در پرتو قانون و حکمت

اوتانازی یا مرگ خودخواسته، برشی نو از بحث های فلسفی مدرن در حقوق است که طی دهه های متمادی، عرصه ی کشاکش میان اندیشمندان و حقوق دانان بوده است. قلمرو استیفای حق انسان بر جسم و جان خویش، بر انگیزاننده ی نگاهی نوین به اراده ی او در پایان بخشیدن به زندگی خود بوده است. به موازات مجادلات آکادمیک، قانون گذاران در تعداد معدودی از کشورها، قدم هایی برای قانونی ساختن اوتانازی برداشته اند که البته واکنش های متعددی به همراه داشته است. در تمامی کشورها، رویه قضایی و تقنین از یک سو و دیدگاه های عموم افراد جامعه از سوی دیگر، نقشی مهم و سازنده در جهت گیری قضایی و قانونی نسبت به اوتانازی ایفا نموده اند. در نوشتار پیشرو، ابتدا به تعمق در خصوص اوتانازی از منظر فلسفه و اخلاق پرداخته شده و سپس به مدد قانون و رویه ی قضایی، چگونگی تجویز قانونی این پدیده در برخی از کشورها مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد رفت

Keywords:

مرگ خودخواسته , نظریه فاعلیت اخلاقی بشر , رضایت , نظریه ی شیب لغزنده