مطالعات انجام شده در حوزه
جو سازمانی از سطح فردی عبور نموده و نظریه های اطلاعات اجتماعی، نظریهمقایسه اجتماعی، تیوری اجتماعی سازی و نظریه پدیده های اجتماعی در سازمان ها ظهور یافتند و منطق اصلیآن ها هم این است که کارمندان تمایل دارند درک خود را به اشتراک بگذارند و تحت تاثیرادراک شان قراردارند. و در این رهگذردر هر سازمانی، نوعی احساس هویت جمعی که تحت عناوین متعدد از جملهخصوصیات سازمانی، محیط اجتماعی، جو، فرهنگ، و سازمان غیررسمی نامیده می شود به وجود آمده است.اما امروزه برجسته شدن نقش مفاهیمی مانند
جو سازمانی در رشد سازمان ها، که ملموس و به سادگی قابلکنترل نمی باشند، حجم مطالعات بسیاری را به سمت خود اختصاص داده است. مفهوم
جو سازمانی نقش پیشزمینه و انعکاس دهنده ی نگرش های سازمان را بر عهده دارد.زمانی که این مفاهیم غیر ملموس، با مقولاتفیزیکی و قابل سنجش سازمان در ارتباط قرار می گیرند و آن ها را تحت تاثیر قرار می دهند، توجه بیشتری را بهخود جلب می کنند. ادبیات موجود در این زمینه نشان داده است که
جو سازمانی می تواند بر متغیرهای بسیاریاز جمله، ارتباطات سازمان، اثربخشی سازمان، نحوه ی ارایه خدمات و عملکرد نهایی سازمان تاثیر داشته باشد.لذا دور از ذهن نیست اگر تصور شود که
جو سازمانی که عملکرد را تحت تاثیر قرار می دهد می تواند بر نحوه
ارزیابی عملکرد نیز نقشی را ایفا کند. از این رو مطالعه ی حاضر با بررسی ادبیات موجود در این زمینه سعی در تشریح مفاهیم مذکور داشته، و ارتباط نظری این مفاهیم را مورد بررسی قرارمی دهد.