فساد اجتماعی پدیده ای است که کم و بیش در کلیه کشورهای جهان به چشم میخورد. مطالعه تاریخ تمدنهای کهن بیانگر آن است که
فساد در جوامع مختلف بشری قدمتی به اندازه تمدن داشته است. در متون قدیمی اشارات متعددی به این پدیده شده که نشان میدهد حکومتها از قرنها پیش تا کنون نگران سوء استفاده شخصی صاحب منصبان و کارگزاران دولتی از موقعیت و امتیازات شغلی خود میباشند و برای جلوگیری از گسترش اشکال گوناگون
فساد اقدامات مختلفی را به اجراء درآورده اند.
فساد عبارت است از عمل یا تصمیمی که موجب شود تا خارج از ضوابط قانونی، تعداد افراد متاثر از نتایج منفی عمل یا تصمیم، از تعداد افراد برخوردار از نتایج مثبت آن بیشتر باشد. بنابراین
فساد پدیده ای است که در بستر شرایطی که دولتها ایجاد کرده اند می روید، شرایطی که به برخی اجازه میدهد تا قوانین و مقررات را دور بزنند یا بکوشند تا با دادن امتیاز به کسانی که در راس برخی دستگاههای عمومی و دولتی هستند امکاناتی بدست آورند. از مهمترین اشکال فساد، میتوان به
فساد خرد و
فساد کلان اشاره نمود.
فساد در کارمندان جزء و مستخدمین ادارات دولتی را
فساد خرد و در مقابل،
فساد کلان، فسادی است که توسط افراد و مقامات رده بالای اداری بصورت باندی و با ارقام قابل توجه صورت می گیرد. مرتکبان این نوع
فساد جزء گروه مجرمان یقه سفید و از صاحبان زر و زور هستند و با آنکه زیانها و خسارات غیرقابل جبرانی بر پیکره جامعه وارد می سازند کمتر تحت تعقیب دستگاه عدالت کیفری قرار می گیرند.