در تعاریف سنتی مرزهای بین المللی، خطوط فرضی هستند که حد پایانی اعمال حاکمیت حکومتها بر زمین و آسمان را مشخص میسازند. اما در جهان کنونی مرز شروع حاکمیت حکومت ها و خط پیوند دهنده حاکمیت ها میباشد. پدیده مرز، با اشکال، نام ها و کارکردهای مختلف، قدمت بسیاری دارد و در طول تاریخ و بنابر مقتضیات زمان و نیاز جوامع بشری تغییر شکل یافته تا به شکل و مفهوم امروزی درآمده است. امروزه، مرز مهمترین عامل تشخیص و تمایز یک کشور از کشورهای دیگر است. با این حال، کارکرد مرزهای امروزی در حال تغییر میباشد. مرزهایی که در قرن 71م. با کارکرد جداکنندگی کشورها و ملتها ترسیم شده بودند، امروزه در بسیاری از کشورهای جهان رویکرد باز و همگرایانه در پیش گرفته و امکان برقراری روابط مشترک و تبادلات گسترده سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... را فراهم ساختهاند. تجربه چنین کشورهایی نشان داده که نگرش باز در اداره مرزهای بینالمللی و افزایش ارتباطات و تعاملات کشور با سایر کشورهای همسایه، نه تنها امنیت ملی را به خطر نمیاندازد، بلکه با ایجاد فضای همکاری و شکل دادن به منافع مشترک میان کشورهای همسایه، موجب افزایش امنیت مرزها و در نتیجه افزایش امنیت ملی کشورها میگردد. این پژوهش، به مطالعه و بررسی
توسعه مناطق مرزی کشور، با تمرکز بر امنیت مرزها پرداخته و با روش توصیفی- تحلیلی به این نتیجه رسیده که مدیریت مرزهای بین المللی با رویکردهای گذشته و قدیمی امکان رشد و
توسعه را برای کشورها فراهم نکرده بلکه با رویکرد پیونددهندگی و ایجاد تعامل با کشورهای همسایه، به ویژه تعاملات اقتصادی، ضمن ایجاد
توسعه و ارتقاء سطح معیشت در مناطق مرزی، از طریق ایجاد منافع مشترک میان کشورهای همسایه، امنیت کشور را نیز افزایش میدهد.