ایران یک کشور سانحه خیز است و هر ساله سوانح مخلتفی را تجربه می نماید . در این میان نحوه عملکرد مدیریت سانحه هر بار از سوی سازمانها، نهادها و بخشهای مختلف مورد بحث و چالش قرار داده می شود تا به راهکارهای مناسبی جهت ارتقای مدیریت بحران دست پیداکرد. در این ساختار چند سوال کلیدی مطرح می گرددکه آیا ساحتار نظام مدیریتی موجود همه مولفه های استاندارد مدیریت سانحه را داراست؟ کمبود ها و نبودهای ساختار و یا سیستم میدریت بحران چیست که حتی با وجود ساختارهای مدیریتی از پیش تعیین و برنامه ریزی شده و با وجود منابع مناسب گاها در پاسخ سریع به یک وضعیت اضطراری یا بحران کمبودها و نبودهایی به چشم خورده و یا دوباره کاریهای در مراحل مختلف مدیریت بحران وجود داشته که منابع موجود را یا درست استفاده نکرده و یا آن را به هدر داده است؟ اطلاعات مورد نیاز هر مرحله ازبحران با چه هدفی و مطابق با چه سیستمی جمع آوری می گردد و چگونه در راستای اطلاعات مورد نیاز هر مرحله از بحران با چه هدفی و مطابق با چه سیستمی جمع آوری می گردد و چگونه در راستای هدف مورد نظر مورد ارزیابی قرار میگیرد؟ به نظر می رسد در طول حوادث مختلف که در ایران رخ داده، تعادل فیزیکی وهماهنگی های اطلاعاتی بین سازمان های درگیر در مدیریت سانحه وجود نداشته و یا اگر وجود داشته همواره با علامت سوال مواجه بوده است و در مراحل مختلف مدیریت بحران عامل یا عاملی که تعادل و هماهنگی های اطلاعاتی بخش های مختلف مدیریتی را تسهیل نماید مورد توجه و شناسایی قرار نگرفته و یا بصورت اصولی به آن پرداخته نشده است. و این در حالی است که مدیریت سانحه یک مقوله فرابخشی است و نیازمند تعامل بخش ها و سازمان های مخلتف است . ساختار و سیستم نظام مندی که تعامل بین این بخش ها را برقرارنماید. در نظام مدیریت سانحه وجود ندارد. اکثر کشورهای سانحه خیز دنیا ساختار و سیستم منسجمی را در برنامه مدیریت سانحه طراحی نموده اند که تعامل بین بخش ها و سازمان های مختلف درگیر، با مقوله مدیریت سانحه را در خصوص اطلاعات مورد نیاز برای پاسخ به موقع برقرارمی نماید. این سیستم ارزیابی سانحه نامیده می شود که جایگاه آن در برنامه ریزی ها از پیش تعیین شده و کارآمدی آن قبل، حین و بعد از وقوع سانحه تا حد زیادی فاصله ها و نبودهای کلان مدیریتی راتحت پوشش خود قرار می دهد و عدم هماهنگی، هرج و مرج های ناشی از بحران و ضعف های مدیریت منابع را تا حد زیادی تنظیم و کنترل می نماید:
مقوله ارزیابی شدیدا متاثر از نوع بحران و اطلاعات جمع آوری شده است و باید به شیوه کلاسیک و مشخصی مطرح و اجرا شود زیرا کاربران اطلاعات بحران بسیار متنوع اند و هر کی از آنها نیازمندی های اطلاعاتی خاصی را برای پیشبرد اهداف خود دارند. بنابراین استفاده از سیستم موثر ارزیابی در سازمان های درگیر با مسئله مدیریت بحران یک امر ضروری و اجتناب ناپذیر خواهد بود و تضمین کننده اجرای موفق مدیریت موثر بحران و جلوگیری از هدر رفتن منابع مختلف می گردد. در طرح جامع امداد و نجات کشور به موضوع ارزیابی بیش از نقطه نظر ارزیابی خسارت پرداخته شده و کمتر مولفه های استاندارد دیگران را مورد توجه قرار داده است و این در حالی است که هدف کلی ارزیابی سانحه، فراهم نمودن کلیه اطلاعات مورد نیاز بخش های مختلف و درگیر با مدیریت بحران به منظور تصمیم گیری سریع می باشد. برای دستیابی به این هدف، اصول طراحی سیستم ارزیابی، به عنوان یک فعالیت مهم در سازمان درگیر بحران تعریف و تشریح می گردد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع مطالعات کتابخانه ای و اسنادی منابع مختلف خارجی است. در این مقاله ارزیابی سانحه به عنوان یک فرآیند حیاتی مدیریتی از نقطه نظرات مفاهیم و شاخصهای ارزیابی سانحه اهداف آن در هر مرحله ازمدیریت بحران مولفه های ارزیابی اجزاء و عناصر سیستم استاندارد ارزیابی و موارد مهم و کلیدی در فرآیند ارزیابی مورد بررسی قرار می گیرد.