افراد یک جامعه برای
هویت بخشی، تمایز و تشخص خود از مولفه ها و روش های مختلفی استفاده می کنند.
سبک زندگی ونوع
پوشش میتواند از جمله آن راه ها باشد. با توجه به اجباری بودن
حجاب در
ایران و وجود نوعی همانندی در شکلظاهری زنان جامعه، مطالعات جدید در بررسی ارتباط
حجاب و
سبک زندگی افراد می تواند راهگشا باشد ؛ از این رو بابکارگیری روش میدانی با رویکرد کیفی (مبتنی بر نظریه داده محور یا Grounded theory) در دو مجموعه تک جنسیتی، یکی فضای دانشگاهی و دیگری فضای حوزوی-دانشگاهی، تلاش شده است تا با استفاده از پرسش های نیمه ساخت یافته، ذهنیتچهارده مصاحبه شونده مورد واکاوی عمیق قرار گیرد. ابزارهای مورد استفاده، مصاحبه و مشاهده است . از یافته های اینپژوهش، وجود دوگانه های: شهری- روستایی، شرقی- غربی و اسلامی- غیراسلامی است. طبق داده های تحقیق، عوامل موثردر تعیین
سبک زندگی عبارتند از: خانواده، شرایط محیطی، اعتقادات، فعالیت های اجتماعی و آزادی. در ابتدا شاید تاثیر و تاثرفرم
پوشش و روش زندگی بدیهی به نظر برسد، اما بر اساس مصاحبه های انجام شده، برداشتی حتمی وجود ندارد تا بتوان اینارتباط را به طور قطعی پذیرفت یا آن را رد کرد.