مبحث راهکارهای نوین پرداخت خرد، در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرارگرفته است. یکی از جذابترین راهکارهای پیشنهاد شده، استفاده از ابزارهای همراه و به خصوص تلفن های همراه هوشمند برای عملیات پرداخت است. همگام با گسترش قابلیت های پرداخت برخط که با معرفی استانداردهای ارتباطی جدید، نظیر نسل سوم و چهارم شبکه های موبایل سرعت یافته، پرداخت های محلی نیز با معرفی استاندارد NFC از سال 2002 میلادی در کانون توجه قرارگرفته است. موج اول فراگیری استاندارد NFC تا سال 2009 به طول انجامید. در این سال ها، تعریف مفهومی پرداخت، توسعه قابلیت ها و تجاری سازی محدود ابزارهای NFC توسط بازیگرانی نظیر فیلیپس و نوکیا به انجام رسید. اما پسازاین مرحله موج دوم آغاز گردید؛ که در آن تولید کنندگان گوشی های همراه هوشمند به صورت گسترده محصولات خود را به فناوری NFC تجهیز نمودند. همچنین همراه با تجهیز محصولات، سرمایه گذاری عظیمی برای استفاده عملی از NFC نیز صورت گرفت و نمونه هایی عملی از استفاده کاربردی از NFC مشاهده شد. اما علیرغم این سرمایه گذاری بسیار بزرگ و گسترش فراوان ابزارهای تجهیز شده به NFC ،هنوز استفاده از این ابزار در مراحل ابتدایی قرار دارد، و عملا هیچ راهکاری که مورداستفاده گسترده مردم قرار گیرد عرضه نشده است. تمام راهکارهای ارایه شده، یا تنها زیرمجموعه بسیار کوچکی از سرویس های پرداخت خرد را ارایه می دهند؛ یا نیاز به ابزارهایی خاص دارند که استفاده از آنها را تنها برای جامعه کوچکی از افراد ممکن میکند.ریشه مشکلات در حوزه NFC را میتوان در بازیگرانی دید که هریک باقدرت زیاد، تمایل به تصاحب حجم بیشتری از بازار دارند؛ و به همین دلیل حاضر به همکاری با یکدیگر نیستند. این بازیگران قدرتمند، در سه دسته بانک ها، اپراتورها و تولید کنندگان تلفن های همراه هوشمند قرار می گیرند. مشکلات ناشی از عدم همکاری این بازیگران با یکدیگر، زمانی آشکارتر می شود که هریک از آنها ابزارهایی در اختیار دارد که باعث میشود عملا ارایه سرویس مناسب با حذف آن امکان پذیر نباشد