ارزیابی و تحلیل سیاست های کلی آموزش عالی از انقلاب اسلامی ایران تا کنون با نگاه تاریخی abstract
نظام آموزشی در هر کشور متاثر از وضعیت سیاسی و فرهنگی و اقتصادی آن در هر مرحله از تکوین و تحول است. تعیین اهداف و تحقق آن ها بدون بررسی و تحلیل گذشته و شرایط کنونی درونی و بیرونی میسر نخواهد بود (یمنی، 1382). دانشگاه به عنوان امری وجودی و صورتی از زندگی فکری، علمی و اجتماعی (فراستخواه، 1388) به مثابه یک مفهوم و پدیده پویا – و نه صرفا به عنوان یک مکان- از زمان شکل گیری چه در
ایران و چه در سایر کشورها دستخوش تغییرات و تحولات بسیاری شده است. در این میان شناخت، تحلیل و ارزیابی
سیاست های
آموزش عالی جایگاه مهمی در ارتقای کیفیت این نهاد دارد.شناخت
سیاست های
آموزش عالی و افت و خیزها و شکست ها و موفقیت هایی که طی کرده می تواند به تصمیم گیری و برنامه ریزی کمک شایانی نماید. بررسی تاریخی این
سیاست ها به عنوان یکی از شناخته شده ترین روش های پژوهش در دنیا، بی شک می تواند از تکرار شکست ها جلوگیری کرده و به فهم چرایی و علل شکست ها و موفقیت ها کمک نماید. حاصل مطالعه تاریخی
سیاست های
آموزش عالی برای کلیه مدیران در سطوح مختلف این حوزه قطعا مفید خواهد بود و می تواند دست اندرکاران را به شناخت عمیق تر و انجام اقداماتی مناسب تر و مطلوب تر در جهت ارتقای کیفیت
آموزش عالی یاری رساند.علاوه بر این، برنامه ریزان و
سیاست گذاران معمولا تمایل دارند تا با مقایسه اقدامات و برنامه های خود با کار پیشینیان، نشان دهند که
سیاست های آنان و
سیاست های پیشینیان آن ها چه مقدار جامعه را منتفع کرده و یا منتفع خواهد کرد. این گونه مطالعات، هم چنین
سیاست گذاران و برنامه ریزان را از خطر ایده های بلند پروازانه در اجرای طرح های اصلاحی در نظام
آموزش عالی آگاه می سازد (بری و دیگران، 2007).