در هر زمانی پیشبینی متغیرهای اقتصادی همانند
نقدینگی یکی از الزامهای اصلی برای سیاستگذاری و برنامهریزیهای مناسب آینده به شمار می آید. اهمیت این بحث باعث شده است که در دهههای اخیر مدلها و الگوهایی مختلفی برای
نقدینگی معرفی شده و توسعه یابد . در این بین از جمله بخشهای زیربنایی و مهم کشور
صنعت برق میباشد. فقدان مدیریت مناسب هزینهها در این صنعت می تواند به صورت عدم کنترل یا کنترل ضعیف هزینهها، فقدان اطلاعات مالی صحیح در مورد هزینههای محصولات یا خدمات، تصمیم گیری ضعیف و کند یا غیر مبتنی بر اطلاعات و در نهایت افزایش هزینهها و کاهش سودآوری نمایان شود. از سویی نظام
نقدینگی این شرکت باید طوری طراحی شود که دریافتها و پرداختها بر هم منطبق باشند. از آنجایی که هدف پژوهش حاضر بررسی مدلهای
نقدینگی در
صنعت برق میباشد بنابراین در آن به بررسی چند
مدل سنتی چون مدلهای بومول، میلر - اور و برانک پرداخته شده است. اما نکته مهم اینکه مدل-های مذکور از پارامترهای ساده استفاده میکنند که علت آن محدودیت محاسباتی و الگوریتمی دوره زمانی آن مدلهاست. امروزه سطح محاسبات کمی مدیریت مالی پیشرفت زیادی کرده است و یکی از علل عمده آن کاربرد رایانه در حوزه دانش مدیریت مالی است. در دهه اخیر در حوزه مالی، به جز مدلهای خطی و غیر خطی، از مدلهای آشفتگی، شبکههای عصبی و انواع زیرمجموعههای آن به طور گسترده استفاده شده است. امروزه بستههای نرمافزاری و مدلهای شبیهسازی سطح بالا به کار میروند.