همیشه در زندگی اجتماعی بشر، مجازات، وجود داشته است؛ گاهی برای تنبیه مجرمان و مخالفان، گاهی برای نشان دادن قدرت حاکمان و مجریان قدرت. گاهی
مجازات به حق بوده است و گاهی به ناحق.این پزوهش نشان میدهد که بیهقی در کتاب خود، بزرگ ترین
مجازات های زمان خود مثل برکناری سلطان مسعود از ولیعهدی، به سبب رنجشی که سلطان محمود از او یافت؛
مجازات امیر محمد توسط سلطان مسعود و حبس او با قوم خویش و ندیمان و اتباعش؛ اعدام دلخراش حسنک وزیر و تصرف اموال او و ... را زیبا و کامل توصیف کرده است. بیهقی از توصیف مجازاتهای کوچک هم چشم پوشی نکرده است؛
مجازات هایی مثل فرستادن به جنگ، بریدن دست و پا، تازیانه زدن، عزل ونصب های شغلی، سربرهنه و بی کلاه کردن، خلع لباس کردن، بازداشت کردن، گماشته گذاشتن و زیر نظر داشتن متهم، بی توجهی کردن، تغییر مکان نشستن در مجالس عمومی و خصوصی و ... که با در نظر گرفتنشخصیت ها، علت مجازات، مقام و منزلت مجرمان و مجریان مجازات، درمییابیم که بیهقی یک جامعه شناس ادبی است و
تاریخ بیهقی یک کتاب
جامعه شناسی ادبیات است؛ کتابی است که بیهقی به زیبایی با عناصر اجتماعی، مضامین ادبی و اندیشه هایش را تقویت می کند. درمی یابیم با مطالعه آن میتوان از زاویه ای جدید به شناخت بهتری از محیط، جامعه،مردم، حکومت، فرهنگ و حتی اندیشه های نویسنده دست یافت.