ارزش
تاریخ بیهقی اثر ابوالفضل محمدبنحسین بیهقی بر کسی پوشیده نیست. از منظر تاریخ آلبویه و آل کاکویه، این کتاب اطلاعات اندک اما مهمی درباره اهمیت ایران مرکزی و شهرهای ری و اصفهان از لحاظ منابع اقتصادی و موقعیت سوق الجیشی و ارتباطی دارد؛ وضعیتی که ریشه بسیاری از درگیری ها به ویژه میان سه حکومت غزنویان،
آل بویه و سامانیان بوده است. این منبع روشنی بخش رویدادهای مهم حمله
غزنویان به شاخه ی خاندان بویه و برانداختن آن ها در 420 ق. و پیشروی تا اصفهان و غرب ایران و درگیری و سپس واگذاری برخی قلمروها به کاکوییان است. از کتاب بیهقی به مسایلی مهمی مانند دیدگاه
غزنویان درباره شاخه ی آل بویه، دستگیری آخرین پادشاه آنان( مجدالدوله)، ظلم و ستم عاملان غزنوی بر مردم و اقدامات محمود و مسعود برای حفظ این سامان، ظهور ترکان غز و آسیب هایی که آنان بر این منطقه وارد آوردند، شکل گیری
آل کاکویه و خصوصیات اولین حاکم آنان میتوان پی برد. این مقاله - ضمن احترام به جایگاه بلندی که بیهقی در بی طرفی نقل وقایع دارد- می کوشد از دیدگاه انتقادی به کتاب های تاریخی به ارزیابی کیفی و کمی روایت های بیهقی در مورد
آل بویه و
آل کاکویه بپردازد و به این سوالها پاسخ دهد که : از آنجا که
تاریخ بیهقی در زمره منابعی است که از سوی دبیری وابسته دربار
غزنویان به نگارش درآمده چه دیدگاهی به
آل بویه و
آل کاکویه شیعه مذهب دارد دوم آن که آیا در نگارش رویدادها محوریت را با کدام حکومت قرار داده است سوم طالب بیهقی بیشتر معطوف به کدام جنبه از سرنوشت حکومت های غزنویان،
آل بویه و کاکویه است فرضیه اصلی این است که به نظر می رسد بیهقی به خاطر وابستگی هایی که به دربار
غزنویان و فضای حاکم بر آن داشته دیدگاه مثبتی به
آل بویه و
آل کاکویه نداشته و رویدادها را با محوریت
غزنویان و روابط خارجی آنان نگاشته است.