در بیشتر فرهنگهای لغات، فرهنگ اصطلاحات و یا شرحهایی که بر برخی متون نوشته شده، ترکیب کنایی
آب دندان ؛ به معنای
گول ،
احمق ، سادهدل و یا حریفی که بتوان به آسانی بر او غلبه کرد، معنا شده است. یعنی در حقیقت، بیشتر به وجه منفی این کنایه توجه داشته اند. از آنجا که این معنا؛ با توجه به بافت جمله و انسجام معنایی برخی ابیات، درست به نظر نمیرسید، به بررسی نمونه هایی از این کنایه در متون نظم کلاسیک پرداخته ایم. بررسی ترکیب کنایی آبدندان در معنای برق و درخشندگی دندان (زیبایی) انگیزه ی اصلی نگارش این مقاله است. ترکیب کنایی مزبور همیشه به معنای
گول و
احمق نیست و در مواردی با معنای دیگر از این ترکیب مواجه می شویم که از دید فرهنگ نویسان و شارحان متون پنهان مانده یا کم تر به آن پرداخته شده است.
آب دندان در بسیاری ازمتون ادبی، در معنای درخشندگی و صفای دندان (زیبایی) و عموما در وصف
زیبایی معشوق فراوان به کار رفته تا جای که بعضی از شاعران مشهور مانند خاقانی، کنابه مذکور را هیچگاه در معنی
گول و
احمق به کار نبرده اند.