هدف نگارنده در این پژوهش
کشف و تجربه ی دینی و عرفانی و ارتباط آن تجارب عارفانه با
وحی است که سعی شده نحوه ی ارتباط عقل،
قلب و
وحی را با روش توصیفی تحلیلی تبیین نماید. ابزار شناخت در عرفان،
قلب و روش آن، تزکیه ی درون و تصفیه ی باطن برای آمادگی حصول تجربه ی عرفانی است؛.
وحی هم گونه ایی دیگر از دریافت می باشد که مخصوص پیامبر است. این تحقیق بیانگر این است که گرچه تجارب دینی عرفانی و کسب وحی، نحوه ای از ارتباط بلاواسطه با ماورا الطبیعت است اما تفاوت هایی نیز با هم داشته اند. از دیدگاه غالب عرفای اسلام، تجربه عرفانی سنخی از تجربه دینی است؛ اما تجربه عرفانی اخص از تجربه دینی است و در ارتباط
وحی و
الهام نیز باید گفت هر چند هر دو القای الهی و از سنخ علم حضوری هستند، اما تفاوت هایی دارند از جمله اینکه منشا
وحی از عقل کلی است اما منشا
الهام از نفس کلی است حاصل پژوهش این است که
وحی چون از بیرون وجود پیامبر بر وی القاء می شود بنابراین در آن هیچ خطا و نسیانی وجود ندارد؛ و از سنخ تجربه دینی نیست؛ و دریافت عرفانی نیز کاملا متفاوت با
وحی است و تفاوت آن دو ذاتی است. در حالی که تجربه دینی احساس یا ادراکی است که از درون برخی دینداران سرچشمه می گیرد و حقایق کلی و اجمالی را بازگو کرده و واسطه ای در آن وجود ندارد