بررسی و تحلیل فضای شهری شهرکابل براساس عوامل لینچی (مطالعه موردی چهارراهی پل سرخ) abstract
در رویکردی انسانی به شهر،
شهر را میتوان معلول زیست انسانها در محدوده های جغرافیایی مشخص و تعریف شده ای دانست که این محدوده ها بواسطه حضور انسان ها و فعالیت ها و روابط انسانی آنان مشخص میگردند. چنانچه نیاز انسانها را به دودسته تقسیم نماییم؛ مادی و معنوی شهرها نقش قابل توجهی در پاسخگویی به این نیازها خواهند داشت که البته در این پژوهش با تحلیل فضاهای شهری براساس
عوامل لینچی هردو بعدمادی و معنوی شهرهاست مد نظر میباشد زیرا با رشد فزاینده شهرها و روند رو به رشد شهرنشینی و توجه به انبوه سازی و استفاده بیشتر از
فضا برای ساخت وساز این بعد های کم کم به دست فراموشی می رود و تنها شهرها فضاهایی میگردند در جهت پاسخگویی به نیازهای مادی شهروندان و این فرایند با پیامدهای ناخوشایندی همراه خواهدبود که یکی از آنها از بین رفتن و تنزل هویت های شهری میباشد . در این پژوهش سعی میگردد تا با تکیه بر نظر کوین لینج و عوامل اساسی که او در شکل گیری سیمای
شهر در ذهن شهروندان و
خوانایی و نمایانی
شهر مطرح نموده بر ویژگیهای زیباشناختی و سرزندگی این عوامل در تقویت
خوانایی و نمایانی
شهر تاکید گردد وبرای بهتر مشخص شدن نتیاج تحقیق چهارراهی پل سرخ کابل مورد مطالعه قرار گرفته است که نتایج حاصل از این پژوهش عبارتند از:طرح بهسازی
پیاده روها و
سرک ها برای استفاده تمامی شهروندان مخصوصا افراد کم توان و معلول و همچنان طرح برای بهسازی نما ها ساختمانها و تناسب نما با کاربری اصلی ساختمان و استفاده از
مبلمان شهری به منظور سهولت شهروندان در این منطقه و انتقال دستفروشان و میوه فروشان به کناره دریای کابل برای دسترسی بهتر و جلوگیری از ازدحام بی مورد
سرک ها و مدیریت بهتر عبور ومرور در این چهارراهی از نتایج این پژوهش می باشد.نشانه هایی که از لحاظ مکانی در موقعیتی واقع گشته اند که مرتب در نقطه دید شهروندان هستند و هر روز با آن
نشانه ها رو به رو میگردند در
خوانایی و شکل گیری سیمای
شهر در ذهن شهروندان به خصوص اگر به صورت مجموعه ای از
نشانه ها به صورت یک مجموعه به هم پیوسته و منسجم باشند و موثرتر عمل می نمایند بنابراین در زیباسازی فضاهای شهری موقعیت مکانی
نشانه ها بایستی مورد توجه قرار گیرد.