بررسی رابطه بین ابعاد یادگیری استراتژیک با تعهد کارکنان در شرکت های کوچک و متوسط تولیدکننده محصولات کشاورزی و پروتیینی در استان گیلان

همواره با فرو ریختن موانع رقابتی شرکت های پیشتاز هستند که سریع تر از رقبای خود یاد بگیرند. یادگیری زمانی ممکن می شود که افراد به کاربرد روش های یادگیری استراتژیکی که جهت ایجاد محیطی مناسب برای یادگیری می باشد توجه نمایند. هدف این تحقیق، بررسی ر ابطه روش های یادگیری استراتژیک با تعهد کارمندان شرکت های تجاری کوچک و متوسط استان گیلان می باشد. در این راستا پرسشنامه استاندارد تسینگ 2011 استفاده شد. پرسشنامه پس از تایید روایی و پایایی در بین 242 نفر کارمندان کلیدی شرکت های کوچک و متوسط استان گیلان توزیع شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی برای بررسی متغیرهای جمعیت شناختی استفاده شد و در قسمت آمار استنباطی از ضریب همبستگی یپرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که میان متغیر روش های یادگیری استراتژیک با متغیر تعهد کارکنان رابطه معنادار وجود دارد و همچنین میان ابعاد روش های یادگیری استراتژیک که شامل یادگیری مستمر، گفتگو و پرسش، همکاری و یادگیری گروهی با ابعاد تعهد کارمندان که شامل اشتیاق به نشان دادن تلاش، اهمیت به هدف و ارزش ها، تمایل به حفظ عضویت مطرح می باشد رابطه معناداری وجود دارد.

Keywords:

روش های یادگیری استراتژیک , تعهد کارمندان , شرکت های کوچک و متوسط , گیلان