اثربخشی آموزش مسیولیت پذیری به شیوه گلاسر بر خودکارآمدی و شادکامی دانش آموزان abstract
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش
مسیولیت پذیری بر
خودکارآمدی و
شادکامی دانش آموزان صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان قلعه گنج به تعداد 964 نفر و نمونه این تحقیق شامل 52 نفر از جامعه مورد نظر بوده که بالاترین نمره را در آزمون
مسیولیت پذیری کسب نمودند بود. ابزار این پژوهش پرسشنامه
خودکارآمدی براتی (1375) و پرسشنامه
شادکامی آکسفورد در سال 1990 بود. پژوهش حاضر از نوع پژوهش کاربردی و روش آن نیمه تجربی (آزمایشی - میدانی) طرح پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش بود. شیوه مداخله به صورت آموزش مسولیت پذیری به مدت 9 جلسه در طی یک ماه به صورت هفته ای دو جلسه و هر جلسه 90 دقیقه، با استفاده از روش
گلاسر برای گروه آزمایش بود. نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین
شادکامی گروه آزمایش و کنترل در پیش آزمون تفاوت قابل ملاحظهای نشان داده نمیشود 71/38) درمقابل .(74/64 اما، پس از مداخله، یعنی آموزش
مسیولیت پذیری به شیوه واقعیت درمانی
گلاسر به مدت 9 جلسه 90 دقیقهای در میانگین پس آزمون گروه های آزمایشی و کنترل 63/95) در مقابل(81/81 تفاوت آشکاری مشاهده میشود. همچنین میانگین
خودکارآمدی گروه آزمایش و کنترل در پیش آزمون تفاوت قابل ملاحظه ای نشان داده نمیشود 80/65) درمقابل .( 83/28 اما، پس از مداخله، یعنی آموزش مسیولیتپذیری به شیوه واقعیت درمانی
گلاسر در میانگین پس آزمون گروه های آزمایشی و کنترل 51/90) در مقابل(82/42 تفاوت آشکاری مشاهده میشود و این تفاوت دلالت براثر مداخله آموزشی دارد. لذا، به هر دو سوال تحقیق مبنی بر اثربخشی آموزش
مسیولیت پذیری به شیوه واقعیت درمانی
گلاسر بر خودکارامدی و
شادکامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان قلعه گنج پاسخ مثبت داده شد. در نتیجه میتوان گفت آموزش
مسیولیت پذیری به شیوه
گلاسر باعث افزایش خودکارامدی و
شادکامی در دانش آموزان میگردد.